اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 346
در نتيجه پيش از حصول شرط هيچيك از مقدّماتش واجب نبوده و تحصيل آنها
لازم نيست مثل حجّ كه قبل از حصول استطاعت چون اساسا وجوبى براى آن نيست تهيّه
مقدّمات وجوبى ندارد.
و امّا اگر معتقد باشيم كه ظاهر جمله شرطيّه آنستكه قيد به مادّه تعلّق
مىگيرد يعنى قيد شرط واجب است نه وجوب واجب از سنخ واجب مطلق گرديده در نتيجه قبل
از حصول شرط وجوب آن مطلق و فعلى بوده و در نتيجه تحصيل مقدّماتش لازم و واجب
مىباشد مشروط باينكه بدانيم شرط در آينده حاصل خواهد شد مثل اينكه قطع به دخول
وقت ظهر داريم لاجرم پيش ز آن بر ما واجب است كه مقدّمات وجوديّه نماز را فراهم
كنيم.
سپس مرحوم مصنّف مىفرمايد:
اين همان نزاع معروف و مشهورى است كه بين متأخّرين واقع بوده كه طىّ
آن جمعى فرمودهاند قيد در جملات شرطيّه به هيئت راجع بوده و گروهى آنرا بمادّه
ارجاع دادهاند و ما انشاء اللّه بزودى تحقيق اينمسئله را در محلّ خودش خواهيم
نمود:
بيان مراد
قوله: و هو المختار: ضمير « هو » به استحاله واجب معلّق راجع است.
قوله: و سنتعرّض له ان شاء اللّه تعالى: ضمير در « له » به مختار عود مىكند.
قوله: و سنبيّن انّ الواجب الخ: تعريض است به استدلال مرحوم
صاحب فصول و اشاره به ضعف منشاء استدلال ايشان مىباشد چه آنكه سرّ قائل شدن صاحب
فصول (ره) به امكان و وقوع واجب معلّق همين مثال حجّ مىباشد كه شرح آن انشاء
اللّه عنقريب خواهد آمد.
قوله: و القدرة عليها فى زمانه: ضمير در « عليها » به اعمال و در « زمانه » به حجّ عود مىكند.
قوله: او انّه شرط للواجب: ضمير در « انّه » به « الشّرط » راجع است.
قوله: شرط المدلول هيئة الامر فى الجزاء: كه در اينصورت وجوب معلّق و
مقيّد است.
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 346