5- نمازى كه نمازگزار آنرا با ساتر مىخواند و نمازى كه خواننده آن عارى
و برهنه مىباشد.
و بهمين ترتيب ممكنست الى ما شاء اللّه براى آن بملاحظه اجزاء و شروط
و نيز لحاظ آنچه در آن اعتبار شده تقسيمات در نظر گرفت.
اينگونه از تقسيمات را اصطلاحا « تقسيمات اوّليّه» مىخوانند
زيرا لحوق و عروض آنها بر واجب ذاتا و با قطع نظر از تعلّق امر بواجب مىباشد.
و در مقابل آن تقسيمات ثانويّه است.
و مراد از اين تقسيمات، انواع و انحائى است كه پس از تعلّق امر
بواجبات پديد مىآيند و عنقريب ذكر آنها خواهد آمد.
بيان مراد
قوله: انّ كلّ واجب فى نفسه: مقصود از « فى نفسه» آنست كه واجب را با
قطع نظر از تعلّق چيزى بآن همچون امر در نظر بگيريم.
قوله: و ملاحظة كلّ ما يمكن فرض اعتباره فيها و عدمه: ضمير در « فيها » به صلوة و در « عدمه » به اعتباره عود مىكند.
قوله: لانّها تقسيمات تلحقها فى ذاتها: ضمير در « لانّها » به تقسيمات راجع بوده و ضمير مفعولى در « تلحقها » و ضمير مجرورى در « ذاتها » به واجبات عود مىكنند.
قوله: و تقابلها: يعنى و در مقابل اين تقسيمات
است.
متن: فاذا نظرنا الى هذه التّقسيمات الاوّليّة للواجب فالحكم بالوجوب
بالقياس الى كلّ خصوصيّة منها لا يخلو فى الواقع من احد احتمالات ثلاثة:
(1): ان يكون مقيّدا بوجودها و يسمّى ب « شرط شيئ» مثل شرط الطّهارة و
السّاتر و الاستقبال و السّورة و الرّكوع و السّجود و غيرها من اجزاء و شرائط
بالنّسبة الى الصّلوة.
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 290