يكى ديگر از انواع شباهت، شباهت اهمالى است كه صاحب كافيه آنرا در
اين كتاب آورده و شارح آن در مقام تمثيل فواتح سور را آورده است.
مقصود از شباهت اهمالى آنستكه اسم همچون برخى از حروف نه عامل بوده و
نه معمول چنانچه حروف مقطعه قرآن كه به فواتح سور تعبير شده چنين هستند لذا آنها
مبنى بوده چون مانند حروف مهمله نظير واو عاطفه نه عامل بوده و نه معمول مىباشند.
قوله: ذكره فى الكافية: ضمير منصوبى
در « ذكره » به شبه
اهمالى راجع است.
قوله: و مثّل له فى شرحها: ضمير در « له » به شبه اهمالى و در « شرحها » به كافيه عود مىكند.
قوله: بفواتح السّور: مانند: يس، الم و كهيعص.
قوله: فانّها مبنيّة: ضمير در « فانّها » به فواتح سور راجع است.
قوله: لشبهها بالحروف المهملة: ضمير در « لشبهها » به فواتح سور عود مىكند.
قوله: فى كونها لا عاملة و لا معمولة: ضمير در « كونها » به حروف مهمله راجع است.