و فى جواب، قول سائل: كيف زيد احذف المبتداء، قل دنف اى مريض.
فزيد، المبتداء، استغنى عنه اذ عرف.
ترجمه و شرح:
موارد جواز حذفهريك از مبتداء و خبر
مصنّف گويد:
حذف آنچه معلوم و روشن است جايز است.
شارح گويد:
مقصود اينستكه: هركدام از مبتداء و خبر كه معلوم بوده و بدون ذكر
مشخّص و روشن باشند حذفشان جايز است پس حذف خبر مانند آوردن كلمه « زيد » را بعد از گفتن سائل عبارت « من عند كما»
يعنى كسى مثلا مىپرسد:
من عند كما (چه كسى نزد شما دو نفر هست)؟
شما در جواب مىگوئيد: زيد يعنى زيد عندنا (زيد نزد ما است).
شاهد در كلمه « عندنا » است كه خبر براى « زيد » بوده و بقرينه « عند كما» چون معلوم است حذف گرديده.
و امّا حذف مبتداء:
وقتى سائل مىگويد: كيف زيد (چگونه است زيد) شما اگر در جواب بگوئيد:
دنف يعنى (او مريض است) تقديرش « زيد دنف» مىباشد.
پس « زيد » مبتدائى است
كه بملاحظه معلوم و مشخّص بودنش بقرينه كلام سائل از آن در جواب مستغنى بوده و
نيازى نداريم كه آنرا بياوريم لذا حذفش نموده و تنها برذكر خبر يعنى « دنف » اكتفاء نموديم.
قوله: من المبتداء الخبر: اين عبارت
بيان است براى « ما يعلم».
قوله: استغنى عنه: ضمير در « عنه » به زيد راجع است.
قوله: اذ عرف: ضمير نائب
فاعلى در « عرف » به زيد
برمىگردد.