علم دارد از اينرو ابن عبّاس و ابن عمر و ابن مسعود را علم بالغلبه مىگويند.
مصنّف گويد:
و زمانى كلمهاى كه با الف و لام است علم بالغلبة مىگردد مانند
العقبة.
شارح گويد:
كلمه « العقبة » اسم كوهى
است بين مكّه و مدينه.
و نيز مانند « المدينه » كه علم شده است براى مدينه طيّبه و مانند الكتاب كه علم بالغلبه شده
براى كتابى كه سيبويه نحوى نوشته.
سپس شارح گويد:
علمى كه بواسطه مضاف علم بالغلبه شده در صورتيكه منادى يا غير آن
واقع شود بدينوسيله اضافهاش زائل نمىشود چنانچه مصنّف اين نكته را در شرح كافيه
متذكّر شده است.
قوله: للعبادلة: اينكلمه جمع
عبد اللّه مىباشد و آن جمع مكسّر است.
قوله: لا يلة: كلمه « ايله » بفتح همزه و سكون ياء كوهى
است بين مكّه و مدينه.
قوله: لا تنزع منه: ضمير در « لا تنزع» به
اضافه راجع بوده و در « منه » به « الّذى » راجع است.
قوله: بنداء و لا بغيره: ضمير در « بغيره » به نداء عود مىكند.
شرح عربى:
و حذف ال ذى، من الاسم الّذى كان علما بغلبتها، ان تناد او تضف اوجب
نحويا اعشى و هذه مدينة الرّسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم.
و فى غيرهما، اى غير النّداء و الاضافة، قد تنحذف، ال بقلّة نحو هذا
عيّوق طالعا.
ترجمه و شرح:
مصنّف گويد:
و حذف « ال » در صورتيكه
علم منادى واقع شده يا اضافه گردد واجب