ضمير محذوف مبتداء بوده و خبرش آنچه در صله ذكر گرديده مىباشد.
و بهرتقدير آنچه از عبارت مصنّف در ارتباط با معرب شدن « اىّ » استفاده مىشود صورى است كه
در ذيل ذكر مىگردند:
الف: اىّ اضافه شده و صدر صلهاش ضمير مذكور باشد مانند: يعجبنى
ايّهم عالم.
ب: اىّ اضافه نشده و صدر صلهاش محذوف باشد مانند: يعجبنى اىّ عالم
كه تقدير كلام اىّ هو عالم مىباشد.
ج: اىّ اضافه نشده و صدر صلهاش مذكور باشد مانند: يعجبنى اىّ هو
عالم.
بنابراين اگر اىّ اضافه شده و صدر صلهاش محذوف باشد معرب نبوده بلكه
مبنى مىگردد.
وجه مبنى شدن اىّ
در وجه مبنى شدن اىّ در اينحالت برخى چنين گفتهاند:
در صورتيكه اىّ مضاف و صدر صلهاش ضمير محذوب باشد شباهتش بحروف
تأكيد مىشود زيرا احتياج اىّ به ضمير محذوف امر مسلّم و قطعى است از اينرو جنبه
نزديك شدن اىّ بحرف برجانب اسميّتش غلبه پيدا كرده و بدين ترتيب اىّ مبنى مىشود.
مقاله شارح در انتقاد بهوجه مذكور
شارح مىگويد:
اين علّت در حالت دوّم يعنى صورتيكه اىّ غير مضاف بوده و صدر صلهاش
محذوف مىباشد وجود دارد پس طبق تقرير مذكور بايد اىّ را در اينحال مبنى دانست در
حاليكه مستدلّ بآن قائل نيست و شاهد ما براين انتقاد