ارباب ادب براى برخى از اجناس علم قرار دادهاند كه از نظر لفظ همچون
علم شخص مىباشند.
شارح گويد:
كلمه « لبعض الاجناس»
اشاره است باينكه براى تمام اجناس علم جعل و وضع ننمودهاند.
و لفظ « علم » مفعول است
براى « وضعوا » و اينكه منصوب
قرائت نشده جهتش آنستكه در حال وقف مىباشد و بنابر لغت قبيله ربيعه كلمات منصوب
در حال وقف الفشان ساقط شده و با سكون خوانده مىشوند.
و اينكه مصنّف گفت علم جنس از نظر لفظ همچون علم شخص است، بايد
بگوئيم:
در نتيجه از آن حال آمده همانطوريكه براى علم شخص حال مىآورند و نيز
همچون علم شخص اگر با يك سبب ديگر از اسباب نهگانه اجتماع كند اسم را غير منصرف
مىنمايد و همچنين مانند علم شخص از دخول الف و لام ممنوع بوده و نعت و صفتى كه
برايش مىآورند بايد معرفه بوده نه نكره و همانطوريكه علم شخص مبتداء واقع مىشود
علم جنس نيز مبتداء قرار مىگيرد.
سپس مصنّف گويد:
علم جنس از نظر معنا اعمّ از علم اشخاص است.
شارح گويد:
يعنى مدلول علم جنس شايع بوده و منحصر به شخص خاصّى نيست همانطوريكه
معنا و مدلول نكره چنين مىباشد فلذا مصنّف در شرح تسهيل گفته است نكره مانند اسم
جنس مىباشد.