قدّرا جميعه، على الالف لتعذّر تحريكها، و هو الّذىّ قد قصّرا، اى
سمّى مقصورا، لانّه حبس عن الحركات و القصر الحبس.
او لانّه غير ممدود.
قال الرّضى (ره) و هو اولى، لما يلزم على الاوّل من اطلاقه على
المضاف الى الياء.
ترجمه و شرح:
تقدير اعراب در اسم مقصور
مصنّف گويد:
پس اسم اوّل جميع انواع اعراب در آن مقدّر است.
شارح گويد:
مقصود از « اوّل » اسمى است همچون مصطفى كه آخرش الفى لازم دارد.
و منظور از تقدير اعراب، تقدير آن برالف است زيرا تحريك الف متعذّر
است از اينجهت حركات اعرابى در آن ظاهر نشده بلكه بايد آنها را مقدّر گرفت فلذا در
امثله:
جائنى مصطفى، رأيت مصطفى، مررت بمصطفى.
هرسه قسم اعراب كه ضمّه و فتحه و كسره باشد برالف مقصورهاى كه در
آخر كلمه مصطفى است مقدّر مىباشد.
وجه تسميه اسم مذكوربه مقصور
سپس مصنّف گويد:
اسم اوّل همچون مصطفى همانست كه مقصور مىباشد.
شارح گويد:
يعنى آنرا مقصور مىنامند و وجه تسميه آن باين اسم آنست كه: