ترجمه و شرح:
تتمّه باب معرب و مبنى
شارح گويد:
در موردى كه به نون عوض رفع در افعال پنجگانه، نون وقايه متّصل شود سه وجه در آن جايز است:
الف: حذف نون رفعى از باب تخفيف.
ب: ادغامش در نون وقايه.
ج: فكّ آن از نون وقايه.
و كلمه « تأمرونى » در آيه شريفه (64) از سوره زمر كه مىفرمايد:
قل افغير اللّه تأمرونى اعبد ايّها الجاهلون.
بهرسه وجه قرائت شده است.
و گاهى بدون اينكه ناصب و جازم در كلام باشد نون مزبور را حذف مىكنند مانند آنچه در كلام شاعر آمده:
ابيت اسري و تبيتي تدلكي
وجهك بالعنبر و المسك الزكّي
يعنى: شب را بروز مىآورم در حاليكه طول شب را بسير مشغولم و تو اى زن نيز شب را سحر مىكنى در حاليكه صورتت را بعنبر و مشك پاكيزه مىمالى.
شاهد در « تبيتى » و « تدلكى » است كه بدون جازم و ناصب نونشان حذف شده است.
مصنّف گويد:
اسمائى را كه مانند مصطفى و مرتقى هستند بنام معتلّ بخوان.
مقصود اينستكه اسماء معرب و متمكّنى را كه آخرشان الف بوده همچون مصطفى يا ياء مىباشد مانند مرتقي بنام معتلّ خوانده مىشوند.
قوله: اذا اتّصل بهذه النّون: مقصود نونى است كه بافعال خمسه متّصل مىشود.
قوله: نون الوقاية: شرح آن در كتب صرفى آمده است.