قوله: و فتحها لغة: ضمير در « فتحها » به نون راجع است.
قوله: كما هو ظاهر عبارة المصنّف: ضمير « هو » به مع الالف راجع است.
مؤلّف گويد:
وجه ظهور عبارت اينستكه مصنّف در متن گفته است:
نون تثنيه بعكس نون جمع مىباشد و چون آنرا بطور مطلق گفت از ظاهرش
اينطور استفاده مىشود كه حكم مزبور در مطلق نون تثنيه مىباشد چه با الف آمده و
چه با ياء.
قوله: و صرّح به السّيرافى: ضمير در « به » به ظهور مذكور راجع است.
قوله: و جاء ضمّها: يعنى ضمّ
نون.
متن: «41»
و ما بتاء و الف قد جمعا
يكسر فى الجرّ و فى
النّصب معا
تجزيه و تركيب
ما: موصوله، مبتداء.
بتاء: جارّ و مجرور، متعلّق است به « قد جمعا».
و الف: معطوف است به « تاء ».
قد جمعا: بصيغه ماضى، صله و عائد براى ماء موصوله.
يكسر: بصيغه مضارع مجهول، خبر است براى « ماء موصوله».