و بقيد سوّم (حذف لام الفعل) مثل كلمه « عدة » خارج مىشود چه آنكه اينكلمه در اصل (وعد) بوده سپس فاء الفعلش حذف
گرديد لذا از قبيل افراد باب سنون بحساب نمىآيد و بقيد چهارم (عوض از محذوف) مثل
كلمه « يد » خارج شد
زيرا اگرچه لام الفعل آن حذف شده و در اصل « يدى » بوده ولى پس از حذف لام از آن عوضى نياوردند و بقيد پنجم (حرف عوض
تاء تأنيث باشد) مثل كلمه « اسم » خارج گرديد زيرا اصل اينكلمه « سمو » بوده و لام آن كه « واو » باشد حذف گرديد و بجاى آن همزهاى در اوّلش بعنوان عوض آورديم و
بدينترتيب فاقد شرط بوده و در نتيجه از باب « سنون » نتوان آنرا بحساب آورد و بقيد اخير (بصيغه جمع مكسّر نباشد) شفه خارج
شد چه آنكه اينكلمه واجد تمام شرائط بوده غير از شرط اخير زيرا در اصل « شفو » بوده يعنى ثلاثى بوده و سپس « لام الفعلش» كه « واو » باشد حذف گرديد و عوض از آن
تأنيث در آخرش درآورده و آنرا مبدّل به « شفة » نمودند ولى جمع آن شفاة بروزن فعال كه يكى از صيغ جمع مكسّر است
مىآيد پس نتوان آنرا از باب سنون دانست.
سپس مصنّف گويد:
گاهى باب سنون از نظر اعراب مانند كلمه « حين » مىآيد.
شارح گويد:
يعنى باب سنون را همچون كلمه « حين » با ياء آورده و سپس حركات اعرابى را برنون جارى مىنمايند ولى اين
شاذّ و نادر است مانند آنچه در قول صمة بن عبد اللّه قشيرى آمده:
دعانى من نجد فانّ سنينه
لعبن بنا شيبا و
شيّبتنا مردا
يعنى واگذاريد مرا از ياد سرزمين نجد زيرا سالها و روزگار آن در
حاليكه ما پير بوديم با ما بازى كرده و در حاليكه جوان بوديم ما را پير نمودند.
شاهد در « سنينه » است كه با داشتن « يا » در حال نصبى فتحه گرفته است.
البتّه برخى از اعراب اين اعراب را مطّرد و شايع دانستهاند يعنى
قائل به