در حالت رفعى كه رفع فعل به ثبوت نون است در اينجا بتقدير نون يعنى
نون تثنيه و جمع و مفرد مؤنّث مخاطبه مىباشد و در حالت نصبى و جزمى بتقدير اسقاط
آنها است مثلا وقتى گفته مىشود:
لن يضربنّ يا لن يضربانّ يا لن تضربنّ.
نصب اين سه فعل به تقدير اسقاط نونهاى تثنيه و جمع و مفرد مخاطبه
مىباشد چنانچه در صورت جزم و دخول « لم » نيز چنين مىباشد.
قوله: فان لم يعر منها: ضمير در « لم يعر» به
مضارع و در « منها » به نون اناث
عود مىكند.
قوله: بنى لما تقدّم: ضمير نائب
فاعلى در « بنى » بفعل مضارع
راجع است و مقصود از « ما تقدّم»
معارضه كردن خاصيّت فعل با شباهت مضارع با اسم مىباشد.
قوله: و بنائه على السّكون: ضمير در « بنائه » به مضارع راجع است.
قوله: حملا على الماضى المتّصل بها: ضمير در « بها » به نون اناث راجع است.
قوله: لانّهما يستويان: ضمير تثنيه
به ماضى و مضارع راجع است.
قوله: فى اصالة السّكون و عروض الحركة فيهما: ضمير در « فيهما » به ماضى و مضارع راجع
مىباشد.