زيرا تقديم ما هو حقّه التأخير يفيد الحصر و چون حقّ
ظرف اينستكه بعد از متعلّقش قرار گيرد لاجرم
تقديمش مفيد حصراست يعنى و فقط بر خداوند توكّل من ميباشد .
قوله : و فى قوله
« به » :
يعنى و تقديم در « به » بر متعلّقش كه
« اعتصام » باشد براى دو جهت است :
يكى رعايت سجع و ديگر قصد حصر .
قوله : لرعاية السجع :
سجع از مصطلحات علم عروض بوده و از محسّنات بديعيّه محسوب ميشود و آن
در نثر بمنزله قافيه در شعر است .
حاشيه : قوله : التّوكّل :
هو التّمسّك بالحقّ و الانقطاع عن الخلق .
ترجمه : كلمه « توكّل » در عبارت مصنّف عبارتست از چنگ زدن بحقتعالى و جدا شدن از مخلوق .
حاشيه : قوله : الاعتصام :
هو التّشبّث و التّمسّك :
ترجمه : كلمه « اعتصام » در عبارت مصنّف عبارتست از آويخته شدن
و چنگ زدن .