مرحوم محشّى در ذيل عبارت مصنّف يعنى « ينتج المحال » ميفرمايد :
طرز اثبات صحّت عكس در قضاياى موجّهه باعم از موجبه و سالبه اينستكه عكس
را نقيض نموده و سپس نقيض را با اصل قضيّه بنحوى ضميمه مىكنيم كه تشكيل قياس شكل اوّل
را بدهد پس از آن به نتيجه ملاحظه نموده مىبينيم نتيجه امر
مستحيل و ممتنعى است ميگوئيم منشاء اين محال يكى از سه امر ذيل است :
الف : اصل قضيّه شايد
خلل و فسادى داشته .
ب : ممكنست نقيض
عكس باطل باشد .
ج : امكان دارد هيئت
تأليفى نقيض با اصل صحيح نباشد و بعبارت ديگر قياس تشكيل يافته منتج نباشد .
ولى منشاء امر اوّل نميباشد زيرا فرض اينست كه اصل قضيّه صادق است چنانچه امر سوّم نيز موجب انتاج چنين امر
محالى نشده زيرا قياس بصورت شكل اوّل بوده و صحّت انتاج اين شكل محلّ ترديد و گفتگو نيست پس بناچار
بايد ملتزم شويم امر دوّم يعنى نقيض عكس سبب چنين نتيجهاى
شده از اينرو حكم ببطلان نقيض نموده و در نهايت بايد صدق و صحّت عكس را كه مطلوب است
بپذيريم .
متن : و لا عكس للبواقى
بالنقض.
ترجمه : مصنّف ميگويد :
باقى از قضاياى موجّهه سالبه داراى عكس نيستند و دليل آن برهان نقض و
تخلّف ميباشد .