تجزيه و تركيب
يعود: فعل مضارع، مفرد، مذكر، غائب، ثلاثى مجرد، از باب نصر، ينصر، لازم.
الفضل: فاعل براى « يعود » .
منك: جار و مجرور، متعلق به « يعود » ظرف لغو.
على قريش: جار و مجرور، متعلق به « يعود » ظرف لغو.
واو: عاطفه و معطوف، مصراع قبل است.
تفرج: فعل مضارع، مفرد، مذكر، حاضر، ثلاثى مجرد از باب ضرب، يضرب، متعدى، و ضمير فاعل در آن مستتر است باستتار وجوبى.
عنهم: جار و مجرور، متعلق به « تفرج » ظرف لغو.
الكرب: مفعول براى تفرج.
الشداد: صفت براى « الكرب » .
فاء: عاطفه.
ما: از حروف مشبهة بليس.
كعب: اسم براى « ما » ، موصوف.
ابن: صفت براى « كعب » ، مضاف.
مامه: مضافاليه براى « ابن » .
و ابن سعدى: معطوف به كعب بن مامه.
باء: زائده.
اجود: خبر براى « م » .
منك: جار و مجرور، متعلق به « اجود » .
يا: حرف نداء.
عمر: منادى مفرد معرفه، مبنى بر ضمّ.
الجواد: صفت براى « عمر » تابع براى محل « عمر » .