مقرون است.
شاهد در « ان » است كه بعد از « ماء » نافيه زائده بوده و كلمه « ما » بر سر جمله اسميه داخل شده.
قابل توجه آنكه « ان » در اينحالت (زائده واقع شدن) از عمل « ماء » حجازيّه جلوگيرى مينمايد چنانچه در بيت نابغه امر چنين مىباشد.
سؤال
پس چطور در قول شاعر « ان » زائده از عمل « ما » ممانعت نكرده، در اين بيت آمده:
بنى غدانة ما ان انتم ذهب
و لا صريف و لكن انتم الخزف
يعنى: اى طائفه بنى غدانه شما نه طلا بوده و نه نقره خالص بلكه سفال مىباشيد.
شاهد در جمله « ما ان انتم ذهبا» است كه در آن « ان » از عمل « ما » جلوگيرى نكرده است.
جواب
اما قول شاعر كه ذكر شد محمول است براينكه « ان » نافيه بوده و مؤكّد « ما » مىباشد نه اينكه زائده و كافّه بحساب آيد.
و گاهى إن زائده بعد از ماء موصوله اسميّه قرار مىگيرد همچون قول جابر بن والان طائى:
يرجّى المرء ما ان لا يراه
و تعرض دون ادناه الخطوب
يعنى: چيزى را كه مرد نمىبيندش وى را اميدوار مىكند و ظاهر ميشود نزد آن امرهاى بزرگ و دشوار.
شاهد در « ان » زائده است كه بعد از « ماء » موصوله قرار گرفته.