responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 353

سپاه نشسته و گفتگو مى‌كند همينكه پسر سعد ستمكار از مضمون نامه ابن زياد غدّار مطّلع گرديد پريشان و آشفته شد و در كار خود خيره ماند و در خيال فرورفت كه البته پسر فاطمه اطاعت پسر مرجانه نخواهد كرد و من هم نمى‌توانم با پسر پيغمبر جنگ كنم و از طرفى از كشور رى نيز نمى‌توانم بگذرم در اين انديشه بود كه ناگاه قاصد ديگر رسيد و نامه ديگر از پسر مرجانه آورد كما فى البحار عن محمّد بن ابيطالب :

مضمون نامه اين بود : انّى لم اجعل لك علّة فى كثرة الخيل و الرّجال فانظر لا اصبح و لا امسى الّا و خبرك عندى غدوة و عشيّة .

يعنى اى پسر سعد من بى‌جهت تو را سردار لشگر ننمودم و اين همه سواره و پياده در طاعت و فرمان تو نياوردم بدانكه صبح و شام برمن نمى‌گذرد الّا آنكه خبرهاى شب و روز تو به من مى‌رسد .

از مناقب نقل شده كه ابن زياد در نامه نوشته بود : كار را برپسر رسول مختار تنگ بگير، يا جنگ را اختيار كند و يا بيعت با يزيد نمايد .

از جمله سخت‌گيرى‌ها آن است كه بايد ميان او و آب حائل شوى يعنى اوّل آب را به روى حضرت و اصحابش ببندى تا كارش به جان و كاردش به استخوان برسد و السّلام .

پسر سعد كه از مضمون نامه ابن زياد مطّلع شد سخت متغيّر و آشفته گرديد لعنت به او كرد و آن روز تا شام با خاطر آشفته بسر برد همينكه شب برسر دست‌


پسر فاطمه به رسم مهمانى روى به اين ديار آورده و بوى وفا از اهل كوفه استشمام كرده قريب هشتاد نفر از زن و بچّه همراه دارد اگر بناى جنگ و هواى سلطنت داشت البتّه حرم همراه نمى‌آورد و حالا هم مى‌گويد اگر اهل كوفه نمى‌خواهند برمى‌گردم، امير زمان چه مى‌فرمايد؟

ابن زياد در جواب اين نامه نوشته بود :

الآن اذعلّقت مخالبنا به‌

و يرجو النّجاة ولات حين مناص‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 353
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست