responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 183

صبا برو بسوى مكّه عرضه ده به حسينم‌

كه اى شهنشه ايجاد شهريار غريبان‌

مكن به كوفه تو زنهار رو كه از پس كشتن‌

به خاك كس نكند دفن جسم زار غريبان‌

هزار حيف نديدم رخ تو در دم آخر

كه من غريبم و بودى تو غمگسار غريبان‌

در مقتل ابى مخنف آمده كه مسلم از جلّاد تمنّا كرد تا دوگانه‌اى بجا آورد بعد او را بكشد آن قسى القلب گفت مأذون نيستم، مسلم باز گريه براو مستولى شد .

مرحوم مفيد در ارشاد مى‌فرمايد : ابن زياد گفت : كو آن كسى كه مسلم برسر او ضربت زده، فى الحال بكر بن حمران حاضر شد .

ابن زياد گفت : مسلم را ببر به بام و گردنش را بزن، آن ناپاك جناب مسلم را به بام برد و سرش را بريد و جسدش را از بام قصر به زير انداخت، سر را برداشت و به حضور ابن زياد برد امّا مى‌ترسيد و بدنش مى‌لرزيد .

مرحوم سيّد در لهوف مى‌نويسد : ابن زياد گفت : ما شأنك يعنى چرا اين گونه ترسان و هراسانى گفت اى امير در آن ساعت كه خواستم سر مسلم را جدا كنم مرد سياه‌پوش و غضبناكى را ديدم كه در پيش رو ايستاده، انگشت به دندان گرفته چنان ترسيدم كه هرگز چنين نترسيده بودم .

ابن زياد گفت : هيچ خبر نبوده خيال تو را برداشته كه به وحشت افتادى .

مسعودى در مروج الذهب مى‌نويسد : چون بكر بن حمران از بالاى قصر به حضور ابن زياد آمد، ابن زياد پرسيد : كشتى؟

گفت : بلى .

پرسيد : چون او را به بام بردى چه مى‌گفت؟ آيا التماس نكرد؟

گفت : نه، بلكه تكبير مى‌گفت و تسبيح مى‌كرد و استغفار مى‌نمود چون پيش‌

اسم الکتاب : از مدينه تا مدينه( مقتل) المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد    الجزء : 1  صفحة : 183
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست