امام با اين راز و نياز به انتقاد از آن انديشه هاى باطل برخاسته، كه تصور شده است كه سرپرستى و قيمومت جهان هستى به پيامبر و امامان تفويض شده و آنان از جانب خداوند، آفريننده زمين و آسمان ، دهنده روزى بندگان، و زنده كننده و ميراننده آنان در جهان و روز رستاخيز مى باشند.
صاحب ولايت، انسان كاملى است كه نوعى تسلط تكوينى بر گوشه اى از جهان و انسان دارد و اين تسلط غير آن است كه بگوييم صاحب ولايت مدبر زمين و آسمان، پديد آورنده انس و جان و محيى و مميت خلايق مى باشد.
در اينجا از تذكر چند نكته ناگزيريم و آن اينكه:
1. جاى شك نيست كه نظام آفرينش بر اساس يك سلسله علل و معلولاتى استوار است و علّيت هر علتى و سببيّت هر سببى به اراده و مشيت نافذ خدا است.
شكفته شدن يك غنچه، باردارى يك جاندار، ريزش باران و برف، محصول يك سلسله علل و اسبابى است كه سرانجام همگى به خداوند منتهى مى گردد، و در پرتو نظامى است كه جهان بر اساس آن آفريده شده، و در هر لحظه كه ميلياردها پديده در صفحه وجود پديد مى آيند، معلول يك رشته علل مادى و طبيعى و يك رشته علل نامرئى است كه به فرمان خداوند در پشت پرده طبيعت، به تدبير جهان مى پردازند.
قرآن مجيد از اين علل مرئى و نامرئى به (فَالمُدبّراتِ أَمْراً) (نازعات/5) تعبير مى كند و اين مدبرها به اذن خداوند به تدبير و گردانيدن جهان اشتغال دارند، و اين آيه صريحاً مى رساند كه نظام آفرينش نظام علت و معلول است.