نشانه شيعه (1) گفت زردى روها از بيخوابى ترى چشمها از گريه خشكى لبها از تشنگى لاغرى شكم از روزه خم شدن پشتها از نماز بر ايشانست غبار ترسندگان و فرمود امير المؤمنين عليه السلام بيازمائيد شيعه مرا بدو خصلت پس اگر هست در ايشان اين دو خصلت پس ايشان شيعيان منند نگاهداشتن ايشان وقتهاى نماز را و برابر داشتن خود را با برادران مؤمن بال و اگر نباشد اين دو خصلت در وى پس دور شود بعد از آن دور شود

فصل پنجم در پدران پيغمبر و على و مادران ايشان صلوات اللَّه عليهم اجمعين‌

(2) روايتست از على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى گفت حديث كرد مرا ابو عبد اللَّه جعفر بن نجار دوريستى گفت حديث كرد مرا پدر من محمد بن احمد گفت حديث كرد مرا شيخ ابو جعفر محمّد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى گفت حديث كرد مرا يحيى بن احمد بن يحيى گفت حديث كرد مرا عبد العزيز بن عبد الصمد گفت حديث كرد مرا مسلم بن خالد مكى گفت حديث كرد مرا جابر بن عبد اللَّه انصارى گفت پرسيدم از رسول خدا (ص) از ولادت امير المؤمنين (ع) پس فرمود آن حضرت بدرستى كه پرسيدى مرا از بهترين مولودى كه زائيده شده بعد از من مانند مسيح بدرستى كه خداى تعالى آفريد مرا و على را از يك نور پيش از آنكه بيافريند خلق را بدو هزار سال پس بوديم ما سبحان اللَّه ميگفتيم پس چون آفريد خداى تعالى آدم را گردانيد ما را در پشت وى و ما او را بپاكى ياد ميكرديم پس قرار و آرام گرفتم من در پهلوى راست او و على در پهلوى چپ او بعد از آن نقل فرمود ما را از پشت وى در پشتهاى پاكان بشكمهاى پاكيزگان و هميشه چنين بود تا آن كه بيرون آورد مرا از پشت پاك عبد اللَّه بن عبد المطلب و سپرد مرا ببهترين شكمها كه شكم آمنه بنت وهب بن عبد منافست بعد از آن بيرون آورد خداى تبارك‌