اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 242
مورد اتّفاق و يك جهت محلّ اختلاف
هست امّا مسأله مورد اتّفاق:
1- الف: اگر ذاتى- زيد- تلبّس به مبدئى- ضرب- دارد
مثلا زيد تلبّس به مبدأ دارد و مشغول ضرب هست و ما به لحاظ حالى كه اشتغال به زدن دارد،
عنوان ضارب را بر او منطبق كرده و بگوئيم «زيد ضارب» بلا اشكال، استعمال آن مشتق، حقيقى
است نه مجازى بنابراين:
«لا خلاف فى كون المشتق حقيقة فى المتلبّس بالمبدا
فى الحال».
ب: چنانچه ذاتى- زيد- در آينده مىخواهد تلبّس به
مبدئى مانند ضرب پيدا كند ولى شما به لحاظ اينكه او فردا اشتغال به ضرب، پيدا مىكند،
اكنون عنوان ضارب را بر او منطبق نموده و بگوئيد «زيد ضارب» بلا اشكال، استعمال آن
مشتق، مجازى است نه حقيقى.
مثال ديگر: چنانچه به فردى كه در دانشكده پزشكى تحصيل
مىكند و بنا هست كه پنج سال ديگر، دكتراى طب، اخذ كند، اكنون بر او عنوان دكتر و طبيب
اطلاق نمائيم، مسلّما استعمال آن مشتق، مجازى است نه حقيقى بنابراين: «لا خلاف فى كون
المشتق مجازا فيما لم يتلبّس بالمبدا بعد».
2- امّا مسأله مورد اختلاف و محلّ نزاع: اگر ذاتى-
زيد- سابقا تلبّس به مبدئى- ضرب- داشته ولى ما اكنون به لحاظ تلبّس قبلى بخواهيم عنوان
مشتق را بر او تطبيق نمائيم و بگوئيم «زيد ضارب اليوم» اين محلّ اختلاف و نزاع هست
كه آيا استعمال آن مشتق، مجازى است يا حقيقى لذا محلّ بحث ما اين است كه:
اسم الکتاب : إيضاح الكفاية المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 242