- نزولا و منزلا و منزلا القوم و بالقوم و علي القوم: بر آن قوم وارد شد.
- نزّل الشيء مكان غيره: آن چيز را در جاى غير آن قرار داد.
نزّله: او را نازل كرد.
- انزل الشيء: او را نازل كرد.
- نازله في الحرب: با او جنگيد.
نشأ- نشأ الشيء: آن چيز به وجود آمد.
- نشأ الطفل: كودك به سنّ نوجوانى رسيد.
نطق- نطقا و منطقا: سخن گفت.
نظر- نظرا و منظراه و اليه: او را با تأمل نگاه كرد.
نظر- نظرا في الامر: در آن امر تدبّر كرد، آن را بررسى كرد.
نظر بين الناس: بين مردم قضاوت كرد.
- انتظره: منتظر او ماند، انتظارش را كشيد.
نفست- و نفست نفسا و نفاسا المرأة غلاما: آن زن پسرى زاييد.
نفس فلان: فلانى زائيده شد، به دنيا آمد.
النفس ج انفس و نفوس: روح، جسم، بدن
نفس الشيء: خود آن چيز
نفس الامر: حقيقت مطلب
خرجت نفسه: مرد
نقل- نقلا الشيء: آن چيز را جابهجا كرد.
- نقل الكلام عن قائله: كلام را از گوينده نقل كرد.
انتقل من مكان الي آخر: از جايى به جاى ديگر رفت.
نهض- نهضا و نهوضا: برخاست، ايستاد.
- نهض الى عدوّه: به سوى دشمن خود شتاب گرفت.
- نهض للامر: آماده آن كار شد.
نال- نولا و نوالا فلانا العطية: آن هديه را به فلانى داد.