responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 276

اختلاف خواجه و فخر رازى در جبر و اختيار

فخر رازى معتقد بجبر است، در «محصّل» دلايل چندى در اثبات اين اعتقاد خود آورده است و خواجه كه اعتقادش خلاف نظر او است دلايل او را در اثبات جبر ابطال مى‌كند و بترتيب سخنان آنان را مى‌آوريم و به بررسى مى‌پردازيم.

فخر رازى در «محصّل» و «معالم اصول الدين» در بيان اين اعتقاد خود كه فعل آدمى بدون اختيار او است و اراده او را تأثيرى در فعل او نيست چنين مى‌گويد: «1- آدمى در حال انجام كار چنانچه قدرت ترك آن كار را نداشته باشد مضطرّ خواهد بود نه مختار و طبق اين فرض لازم مى‌آيد اعتقاد معتزليان كه قائل به اختيارند باطل باشد و اگر براى او قدرت بر ترك فعل باشد چنانچه مرجّحى بر فعل او نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مى‌آيد كه محال است. و اگر مرجّحى بر فعل باشد و با اين وصف عدم حصول فعل هم ممكن باشد، نسبت مرجّح به زمان حصول و عدم حصول فعل مساوى خواهد بود و لازمه آن ترجيح بدون مرجّح خواهد بود كه خلاف فرض است و محال مى‌باشد و اگر با وجود مرجّح بر فعل عدم حصول فعل ممتنع و حصول فعل واجب باشد ثابت مى‌شود كه اراده و اختيار انسان را تأثيرى در فعل او نمى‌باشد كه مطلوب همين است. 2- اگر آدمى خود فاعل فعل خود باشد بايد به آن فعل علم تفصيلى حاصل كرده باشد وگرنه از ايجاد فعل اختيارى بدون علم تفصيلى لازم مى‌آيد كه حق تعالى هم بفعل خود عالم نباشد يعنى نفى عالميّت حق تعالى خواهد شد كه باطل است و از طرفى هم مى‌دانيم كه آدمى بدون علم تفصيلى هم فعل از او صادر مى‌گردد همانند فعلى كه در خواب از آدمى صادر مى‌شود يا كسى كه به كندى حركت مى‌كند و سكون متخلّل در حركت او است با اينكه خود فاعل آن سكون است ولى علم به آن سكون ندارد اكنون كه ثابت شد در مواردى فعل آدمى بدون اراده او است پس كلّا فعل آدمى «اختيارى» او نخواهد بود»[1].

خواجه در جواب اين استدلال كه فخر رازى در ابطال اختيار آورده چنين مى‌گويد:

«ايجاد، خودبخود اقتضا ندارد كه فاعل عالم بفعل خود باشد وگرنه بايد مثلا آتش و


[1] لا تأثير لقدرة العبد فى مقدوره ... و المعتزلة أنّ العبد موجد لأفعاله على صفة الأختيار لنا ... الأوّل ... أنّ العبد حال الفعل أمّا ان يمكنه التّرك او لا يمكنه فأن لم يمكنه التّرك فبطل قول المعتزله و أن امكنه فأمّا أن لا يحتاج الى مرجّح و هو باطل او يفتقر الى مرجّح ... لو كان العبد موجبا لأفعال نفسه لكان عالما بتفاصيلها أذ لو جوّزنا الأيجاد من غير علم بطل دليل عالميّة الله تعالى ... فثبت أنّه لو كان موجدا لأفعال نفسه لكان عالما بتفاصيلها لكنّه غير عالم بتفاصيلها اوّلا ففى حقّ النّائم و ثانيا الفاعل للحركة البطيئة قد فعل السكون فى بعض الأحياز مع أنّه لا شعور له بالسكون ... فخر رازى- محصل- صفحه 141- معالم اصول الدين- حاشيه محصل- صفحه 72 تا 75.

اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 276
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست