اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 254
اختلاف خواجه و فخر رازى در ديدن خداى تعالى
فخر رازى در بعضى از آثار خود مانند «محصّل» و «اربعين»
و
«مفاتيح الغيب» مدّعى است كه حق تعالى را مىتوان ديد.
خواجه طبق اعتقاد اماميّه ديدن خدا را انكار دارد و دلايل فخر رازى را در اين مورد
ابطال مىكند. ابتدا دلايل هريك را در اين مسئله مىآوريم، سپس به بررسى
مىپردازيم.
فخر رازى در «محصّل»
در
فصل مربوط به صفات خداى تعالى درباره اين مسئله كه آيا خدا را مىتوان ديد يا نه
چنين مىگويد:
«به اعتقاد ما خدا را مىتوان ديد و دليل ما سمعى و
آيات قرآنى است:
1- آيه 143 سوره
اعراف است كه مىفرمايد: (مرا نخواهى ديد ليكن بسوى كوه بنگر كه اگر بر جاى خود
آرام گرفت مرا خواهى ديد)[1]. در اين آيه ديدن خدا
مشروط به استقرار كوه در مكان خود است استقرار كوه در مكان ممكن است پس ديدن حق
تعالى بايد ممكن باشد اگر گويند: ديدن حق تعالى در اين آيه تعليق بر شرط محال است
چون مشروط بر استقرار كوه متحرّك است و آرام گرفتن كوه در حال حركت محال است و با
محال بودن حصول شرط مشروط يعنى ديدن حق تعالى هم بايد محال باشد. جواب آن است كه
گرچه كوه در حال حركت، استقرار ندارد. ليكن كوه از نظر اينكه كوه است استقرار و
سكون بر آن جايز است پس ديدن خدا هم كه مشروط بر آن است بايد ممكن باشد.
2- در همين آيه
فوق- 143 سوره اعراف- آمده است كه موسى بن عمران از خدا چنين مىخواهد: «پروردگارا بنمايان بمن كه بهبينم تو را»[2]. اگر ديدن خدا
امكان نداشت درخواست حضرت موسى غلط و ناشى از جهل مىبود درحالىكه چنين امرى روا
نيست.
3- در آيه 23 سوره
قيامت آمده است كه: (چهرههايى در آن روز شادابند و ناظر پروردگار خود مىباشند)[3]. «نظر» يعنى ديدن يا برگرداندن حدقه چشم براى ديدن است
اگر «نظر» بمعنى اوّل باشد، پس ديدن خدا بايد جايز باشد
اگر بمعنى دوّم باشد. ظاهر آيه نمىتواند مقصود باشد بلكه مقصود همان «رؤيت» است كه از ذكر سبب، مسبب اراده شده است اگر گويند شايد مراد از آيه
انتظار نعمت باشد يا آنكه به ثواب پروردگار خود ناظرند. جواب آن است كه انتظار نعمت
درست نيست چون انتظار سبب غم و اندوه است و حال آنكه آيه در بيان نعمت