responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 250

اعتراض فخر رازى به استدلال بو على در غيرمحسوس بودن واجب تعالى و جواب خواجه به آن‌

اصحاب حسّ، موجود را منحصر بمحسوس مى‌دانند. بو على، دليل اعتقاد آنان را ابطال مى‌كند و ثابت مى‌كند كه موجود منحصر بمحسوس نيست و در اين استدلال نتيجه مى‌گيرد كه چون حق تعالى علّت موجودات مجرّد و غيرمحسوس است پس بايد، غيرمحسوس باشد. فخر رازى بر اين استدلال بو على در غيرمحسوس بودن حقّ تعالى تشكيك مى‌كند و خواجه به آن پاسخ مى‌دهد. پس از ذكر استدلال بو على به بررسى كلام خواجه و فخر رازى مى‌پردازيم.

بو على در «اشارات» در ردّ اصحاب حسّ و در بيان غيرمحسوس بودن حق تعالى مى‌گويد:

«گاه اين گمان بر وهمها غلبه مى‌كند كه موجود فقط عبارت از محسوس است و چيزى كه بحسّ نيايد فرض وجود بر آن محال است و چيزى كه خودبخود بمكان وضع، اختصاص پيدا نكند مانند جسم و احوال جسم بهره‌اى از وجود نخواهد داشت ولى دقّت در غيرمحسوس فساد اعتقاد اين گروه را روشن مى‌سازد زيرا در خود محسوس حقيقتى غيرمحسوس مى‌باشد اسم واحدى مانند انسان بر افراد كثيرى مانند زيد و عمرو ... اطلاق مى‌گردد، و اين اطلاق صرف اشتراك لفظى نيست چون انسان حقيقت واحد است و با همان حقيقت واحد خود بر افراد حمل مى‌گردد حقيقت انسان كه قابل حمل بر افراد محسوس است، اگر بوسيله حسّ ادراك نشود ثابت مى‌شود كه در ميان محسوسات حقيقتى غيرمحسوس وجود دارد و اگر حقيقت واحد انسان بوسيله حسّ قابل ادراك باشد لازم مى‌آيد كه براى آن «وضع» و «اين» و «مقدار» و «كيف معين» باشد چون ادراك حسّ بدون عوارض غريبه ممكن نيست، درحالى‌كه حقيقت انسان عارى از اين «عوارض» است. بنابراين «انسان» بلحاظ حقيقت اصلى خود، كه افراد كثير مانند زيد و عمرو ... در آن حقيقت متّفقند ولى قابل احساس نيست بلكه معقول صرف است و بهمين قياس تمام «كليّات»، معقول صرف‌اند. پس ثابت شد كه در محسوس حقيقتى غيرمحسوس نهفته است. ديگر آنكه اگر هر موجود محسوس باشد لازم مى‌آيد كه «حسّ» و «وهم» نيز محسوس باشند و يا اينكه «عقل» هم محسوس باشد و يا صفات اخلاقى مانند: عشق، شرمندگى، ترس، شجاعت، رغبت و نفرت محسوس باشند درحالى‌كه هيچيك از اين امور بحسّ درنمى‌آيند. پس موجود، منحصر به محسوس نيست. ازاين‌رو، قول اهل حسّ كه گويند هر موجودى محسوس است، باطل خواهد بود و از اينكه «عقل» و «حسّ» و «هم» و «حقايق كليّات» محسوس نيستند دليل محكمى است كه مبدأ اوّل محسوس نيست. حقيقت محسوسات كه غيرمحسوس بود، حق تعالى كه حقيقت بخش حقايق اشياء است بطريق اولى‌

اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 250
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست