گزير نيست، دايه او زمانست
و گهواره او مكان. و مرحوم آخوند از باب يازدهم نفس اسفار تا آخر كتاب بسيار به
آغاز و انجام نظر دارد.
ص 22 و آخرت از زمان و
مكان مبراست، چون آخرت از جنس دنيا نيست، لوازم دنيا از قبيل زمان و مكان براى آن
نيست. و طلب مكان جنت و نار كردن و آنان را در جهتى از جهات امتداديه وضعيه
دانستن، ناروا است. چه آخرت محض دار تام است و خروج از قوه و استعداد به فعليت در
آن راه ندارد، بخلاف دنيا كه دار استكمال و استعداد و قوه و نقص است و چون آخرت
نشأه باقى و دائم است و اين نشأه متصرم و متجدد و داثر و هالك است، اختلاف لوازم
دال بر اختلاف ملزومات دارد.
آخوند مولى صدرا قدس سره
الشريف در فصل سوم باب يازدهم نفس اسفار (ج 4 ص 152 ط 1) همين كلام خواجه را اصل
قرار داده است و در پيرامون آن بحث كرده است به اين عنوان: كشف مقال لدفع اشكال
الخ. اشكال، طلب مكان براى جنت و نار است و دفع آن به اينكه آخرت تام است و از جنس
دنيا نيست تا لوازم دنيوى بر آن متفرع باشد.
فصل پنجم
ص 23 در اشاره به حشر خلائق، اين فصل موجز درباره حشر أعمال، فصل خطاب است. فصول نهم و دهم و
يازدهم باب يازدهم نفس اسفار ناظر به اين فصل است به خصوص در نهم بترتيب مباحث و
آيات و روايات اين فصل بحث