اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 48
مفسّران گفتهاند: مقصود
از «الَّذينَ»، اميرمؤمنان، على عليه
السلام بوده، و آيه در شأن آن حضرت نازل شده است. وى چهار درهم داشت: يك درهم را
در روز، يك درهم را در شب، درهم سوم را در پنهان و چهارمين درهم را آشكارا انفاق
كرد؛ آنگاه آيه نازل شد و به جاى نام حضرت،
«الّذين» آمد تا دلالت كند كه هركس ديگرى مانند اميرمؤمنان عليه السلام انفاق
كند، مشمول حكم آيه (وعده به پاداش پروردگار و عدم ابتلا به خوف و حزن)، خواهد شد: «فَلَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم و لَاخَوفٌ عَلَيهِم و لَاهُم
يَحزَنون». نظير آن را در حديثى از
امام صادق عليه السلام ذيل آيات 5- 22 دهر/ 76 مىبينيم:
«إِنَّ الأَبرارَ يَشرَبونَ مِن كَأسٍ كَانَ مِزاجُها كافورًا* ...* و يُطعِمونَ
الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مُسكِينًا و يَتِيمًا و أَسيرًا». در اين روايت، حضرت نزول
آيه را در شأن اهلبيت پيامبر عليهم السلام يعنى فاطمه و على و دو فرزند آنان
عليهم السلام دانسته است؛ پس از آنكه آنان، ثلث غذاى خود را به مسكينى و ثلث ديگر
را به يتيمى و ثلث پايانى را به اسيرى بخشيدند؛ سپس امام مىفرمايد: و اين آيات در
حقّ هر مؤمنى كه عمل آنان را انجام دهد، جارى است.[1] 6. تكريم افراد: گاه براى بزرگداشت و تكريم كسانى كه آياتى در شأنشان نازل مىشد،
بدون تصريح به نام آنها فقط صفاتشان ذكر شده، و همين امر سبب مبهم آمدن لفظ است؛
مانند آيه شريفه «و لَايَأتَلِ أُولُوا الفَضلِ مِنكُم و السَّعَةِ». (نور/ 24، 22) از برخى مفسّران نقل شد كه آيه، در شأن ابوبكر و
پسرخاله فقير وى، مسطحبناثاثه، پس از ماجراى افك[2] نازل شده، و ابوبكر كه نفقه مسطح را تأمين مىكرد، سوگند ياد كرد كه
ديگر به وى كمك نكند.[3]
در شأن نزول اين آيه، اقوال ديگرى نيز ديده مىشود؛ از جمله گفته شده: آيه در شأن
گروهى از صحابه نازل شده كه سوگند ياد كردند به كسانى كه در ماجراى افك و تهمت به
همسر پيامبر شريك بودند، صدقه ندهند.[4] 7. تحقير افراد: (در برابر مورد پيشين) گاه براى تحقير فردى به جاى آنكه نام وى
برده شود،[1]. نورالثقلين، ج 5،ص 470- 471 [2]. درباره ماجراىافك، ر. ك: مدخلهاى: عايشه و ماريه قبطيه [3]. تفسير ابنكثير، ج3، ص 286؛ مجمعالبيان، ج 7، ص 210؛ الميزان، ج 15، ص 106. شايان ذكر است كه مابازركشى درباره اصل اين علّت موافقيم؛ امّا نمونه و مثالى را كه وى آورده است قابلبحث و مناقشه مىدانيم؛ زيرا از يك سو روايات ديگر معارض با اين روايت وجود دارد واز سوى ديگر، آنچه در تاريخ و روايات اسباب نزول آمده، در باب تصميم ابوبكر نشانهفضل وى نيست كه در اينجا مجال بحث در اين باره وجود ندارد [4]. الدرالمنثور، ج 6،ص 163؛ روحالمعانى، مج 10، ج 18، ص 184
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 48