اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 351
خويش مقدّم نمىداشت؛ 3.
ابوبكر در جريان خلافت، به هيچيك از آنها احتجاج نكرد؛ بلكه فقط به مسنتر بودن
و همراهى خود با رسولالله در غار، بسنده كرد.[1] در پايان اين بخش از
مقاله، ذكر سخنى از ابوبكر در بستر احتضار به عبدالرحمن بنعوف مناسب است. وى در
بيان حال خويش گفت: در دنيا سه كار را انجام دادهام كه كاش انجام نمىدادم و سه
كار را ترك گفتهام كه كاش چنين نمىكردم و كاش سه چيز را از پيامبر مىپرسيدم. سه
كارى كه نبايد انجام مىدادم: كاش خانه فاطمه عليها السلام را نمىگشودم؛ حتّى اگر
براى جنگ بسته بودند. كاش ابنفجائه سلمى را نمىسوزاندم و كاش در روز سقيفه كار
را به گردن يكى از دو مرد (عمر و ابوعبيده) مىافكندم تا يكى از آنان امير باشد و
من وزير ....[2] ابوبكر در شأن نزول كتابهاى تفسيرى اهل سنّت
با استناد به رواياتى از صحابه و تابعان، آيات بسيارى را درباره ابوبكر دانستهاند
كه بيشتر آنها در مقام اثبات فضايلى براى وى و از باب تطبيق است. نظر برخى
دانشوران اهل سنّت در اينباره آن است كه در آنها غلوّ و مبالغه بسيارى صورت
گرفته و احاديث جعلى متعدّدى در آنها وارد شده است.[3] سيوطى پس از نقد و ردّ حدود سى حديث در فضيلت ابوبكر، در نهايت،
برخى از آنها را به حكم استخاره، درست مىداند.[4] فيروزآبادى و عجلونى، برخى از فضايل ابوبكر را از مشهورترين جعليّات
برمىشمرند.[5] محمّد طاهر هندى فتنى، در
نقد رواياتى كه در فضايل خلفاى سهگانه، به ترتيب خلافت، جعل شده، معتقد است كه
اگر چنين بود، هيچگاه در تعيين خلفاى نخستين، اختلاف نظر پيش نمىآمد.[6] ابنجوزى ضمن طرح احاديث جعلى، بابى
را به فضايل ابوبكر اختصاص داده، چنين سخن آغاز مىكند: تعصّب برخى از مدّعيان
پيروى از اهل سنّت، موجب شده تا فضايلى را در شأن ابوبكر جعل كرده، بدين وسيله به
معارضه با جعليّات رافضه برخيزند.[7] در اين ميان، بزرگان شيعه به نقد عمده فضايل ابوبكر به شيوه[1]. الغدير، ج 7، ص90-/ 93 [2]. الامامة والسياسه،ج 1، ص 35- 36؛ مروجالذهب، ج 2، ص 330 [3]. الموضوعات، ج 1، ص302 و 304؛ اللآلى المصنوعه، ج 1، ص 262-/ 354 [4]. اللآلى المصنوعه،ج 1، ص 271 [5]. الغدير، ج 7، ص87- 88 [6]. تذكرة الموضوعات،ص 92 [7]. الموضوعات، ج 1، ص303
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 351