اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 352
رجالى و با استناد به منابع
اهل سنّت و نيز به شيوه كلامى پرداختهاند.[1] علّامه امينى در جلد هفتم
الغدير كه به نقد روايات فضايل ابوبكر اختصاص يافته، پديده فضيلتسازى براى برخى
اصحاب را بيش و پيش از همه، به اهل سنّت اسنادمىدهد. وى مىگويد: آنان در حالى كه
برخى از فضايل را بدون تحليل سندى و بررسى محتوايى مىپذيرند، بيان همين فضايل را
براى اهل بيتپيامبر صلى الله عليه و آله از باب مبالغه شمرده، شيعيان را به
دروغگويى متّهم مىكنند.[2] برخى شواهد تاريخى نيز اين مدّعا را تأييد مىكند. معاويه در
نامهاى به عمّال خويش چنين مىنويسد: همانا روايات بسيارى درباره عثمان نقل و
حكايت مىشود؛ پس بر شما است كه مردم را به روايت فضايل صحابه و خلفاى نخستين،
بخوانيد و براى ابوتراب هيچ فضيلتى را ننهيد، مگر آن كه همانند آن را براى صحابه
بياوريد؛ چرا كه اين گونه روايات براى من محبوبتر و دلنشينتر است.[3] شباهت بسيار برخى از اين روايات شأن
نزول، با فضايلى چون آيه مباهله،[4] سوره دهر[5]
و ... كه به صورت قطعى يا مشهور در شأن على عليه السلام و اهل بيت گفته شده، اين
واقعيّت را تأكيد مىكند؛ افزون بر اين، بررسى روايات فضايل ابوبكر نشان مىدهد كه
جز برخى شخصيتهاى مشهور به جعل حديث يا متّهم به آن، چون سمرة بنجندب، ابوهريره،
حسن بصرى و ...، عمده راويان، از وابستگان خانوادگى خليفه اوّل چون عايشه و
آلزبير يا از همفكران وى بودهاند. اين نكته از نظر
خاورشناسان نيز دور نمانده است، «لامنس» مىگويد: از آن جا كه ابوبكر بايد بهترين
و كاملترين مسلمان معرّفى شود، مكتب نيرومند مدينه و به ويژه زبيريان كه از
بستگان ابوبكر به شمار مىروند، بر اين كار اقدام كرده، سرانجام توانستند[1]. ر. ك: الافصاح [2]. الغدير، ج 7، ص 73 [3]. شرح نهجالبلاغه،ج 11، ص 32؛ الغدير، ج 11، ص 28 [4]. روحالمعانى، مج3، ج 3، ص 303 [5]. تفسير ماوردى، ج6، ص 167
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 352