اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 113
انجام مىدهند.[1] به هر حال، آصف با
بهرهگيرى از دانش خود، از خداوند خواست تا تخت ملكه سبا را از مأرب به شام نزد
سليمان آورد و پس از لحظهاى، تخت نزد وى حاضر شد؛ در حالىكه فاصله پيمودن دو
شهر، حدود دو ماه بوده است. گفتهاند كه آصف وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند؛
آنگاه دعا كرد و در يك چشم بر هم زدن، تخت نزد سليمان ظاهر شد.[2] نيشابورى مىگويد: خداوند
سه كرامت از كرامات اوليا را در قرآن يادآور شده است: يكى كرامت مريم است كه
طعام بهشتى برايش مىرسيد، ديگرى كرامت اصحاب كهف است كه سيصد سال در غار خوابيدند
و سوم، كرامت آصف است كه در طرفةالعينى تخت بلقيس را احضار كرد.[3] آصف بن برخيا در آيات
ديگر 1. گروهى از مفسّران مانند
طبرى، ابنكثير و ميبدى در ذيل آيه «و لَقَد فَتَنّا
سُليمنَ و أَلقَينا عَلى كُرسِيّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ/
و به طور قطع سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى بيفكنديم؛ پس به توبه باز آمد»
(ص/ 38، 34) داستانهايى را نقل كردهاند كه در ضمن آنها، بارها به نام
آصفبنبرخيا اشاره شده است.[4] در يكى از اين داستانها آمده است كه همسرى از همسران سليمان به نام
جراده (دختر پادشاه جزيره صيدون) تنديس پدر خويش را عبادت مىكرد.[5] آصف از اين موضوع آگاه شده، به اعتراض
نزد سليمان رفت كه 40 روز است در خانه تو بت پرستيده مىشود! سليمان كه از موضوع
آگاه شد، به خانه رفت. بت را شكست و آتش زد، و زن را عقوبت كرد؛ پس از آن، يكى از
جنّيان به نام صخر يا آصف يا خنفيق در صورت سليمان پديدار گشت و انگشتر سليمان را
به دست آورد و بر تخت وى نشست و به حكومت و قضاوتپرداخت. پس از 40 روز
آصفبنبرخيا بر[1]. شرح فصوص الحكم، ص925 [2]. جامعالبيان، مج11، ج 19، ص 200؛ روحالمعانى، مج 11، ج 19، ص 306 [3]. قصص قرآن، ص 291 [4]. جامعالبيان، مج12، ج 23، ص 186؛ كشفالاسرار، ج 8، ص 349؛ تفسير ابنكثير، ج 4، ص 38 [5]. كشفالاسرار، ج 8،ص 349- 350
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 113