اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 112
امام على بن موسى الرضا
عليه السلام بسپارد؛[1]
همچنين از روايات استفاده مىشود كه بهره آصف از اسم اعظم، اندك بوده است. كلينى
از امامباقر و امام عسكرى عليهما السلام روايت كرده كه اسم اعظم از 73 حرف تركيب
يافته و آصف يك حرف از آنها را مىدانست كه چون به آن تكلّم كرد، در يك چشم به هم
زدن تخت بلقيس در دسترس قرار گرفت و 72 حرف نزد امامان عليهم السلام و علم يك حرف،
نزد خداوند ثابت است.[2] برخى مفسّران به طرح اين
پرسش پرداختهاند كه آيا سليمان براى آوردن تخت، به علم آصفبنبرخيا نيازمند بوده
است؟ طبق نقل تفسير عياشى، امام عسكرى عليه السلام در پاسخ به اين پرسش فرمود: سليمان
از آنچه آصف مىدانست، ناتوان نبود؛ امّا دوست داشت امّت او (از جنّ و انس)
بدانند كه آصف، وصىّ و جانشين او و حجّت خدا است و آنچه آصف مىدانست، از علم
سليمان بود كه به فرمان خدا، نزد آصف به وديعه نهاده شده بود تا مردم در امامت و
جانشينى او اختلاف نكنند؛ چنانكه خداوند اين علم را در زمان داود عليه السلام در
اختيار سليمان گذاشت تا جانشين و حجّت بعد از داود بر مردم مشخّص شود.[3] آلوسى مىگويد: اقدام
نكردن شخص سليمان بر آوردن تخت، دليل بر ناتوانى وى نبود؛ بلكه عادت پادشاهان اين
است كه از روى مصالحى كارى را كه خود قدرت دارند، به ديگرى وامىگذارند.[4] محىالدين عربى آورده است:
اين كه يكى از ياران سليمان چنين كار خارق العادهاى را انجام داد، براى تثبيت
مقام و منزلت سليمان نزد حاضران، بهتر بود از اينكه خود به اين كار اقدام مىكرد.[5] قيصرى گفته است: سليمان قطب
و خليفه زمان خويش بود و بسياركم است كه اقطاب به طور مستقيم براى خودشان در عالم
خرق عادت و تصرّفى كنند و خداوند همراهى عالمان امين و والا مقام را به آنان مكرمت
فرموده كه كارها و امورشان را به وسيله آنان[1]. عيون اخبارالرضاعليه السلام، ج 1، ص 205 [2]. الكافى، ج 1، ص286 [3]. مجمعالبيان، ج 7،ص 351 [4]. روحالمعانى، مج11، ج 19، ص 304 [5]. شرح فصوص الحكم، ص932
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 112