اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 111
گرامىتر از سليمان است،
وصىّ او نيز از وصىّ سليمان گرامىتر است.[1] مسعودى مىنويسد: چون مرگ سليمان فرا رسيد، خداوند به او وحى كرد كه
آصف را وصىّ خود قرار دهد و ميراث نور و حكمت را به وى بسپارد.[2] جزايرى در ذيل آيه 14 سبا/
34 كه به موضوع مرگ سليمان پرداخته، مىگويد: مدّتى كه سليمان در حال تكيه بر عصا
قبض روح شده بود (بر اساس برخى روايات، يك سال) آصف بن برخيا تدبير امور را در دست
داشت.[3] چون مرگ آصف نزديك شد، به او وحى شد
كه فرزندش صفورا را جانشين خود كند و آنچه از نور و حكمت نزدش بود، به او
واگذارد.[4] در تورات رَحُبعام فرزند سليمان به
عنوان جانشين وى دانسته شده است.[5] مقصود از كتاب رأى مفسّران درباره كتابى
كه دانشِ بخشى از آن نزد آصف بود، گوناگون است. بعضى آن را لوح محفوظ و برخى نامه
سليمان به بلقيس مىدانند و گروهى از جنس كتابهايى كه بر پيامبران نازل مىشود و
نيز جمعى آن را تورات شمردهاند؛ همچنين گفته شده كه مقصود از كتاب، اسم اعظم
پروردگار متعالى است كه دانشِ بخشى از آن نزد آصف بود.[6] درباره اسم اعظمى كه آصف،
خداوند را با آن خواند، برخى بر اين عقيدهاند كه «يا حىّ يا قيّوم» بوده كه به
زبان عبرى «آهيا شراهيا» است. بعضى گفتهاند: «اللّه الرّحمن» بوده و مجاهد آن را
«ياذا الجلال والإكرام» دانسته و زهرى از جمله «يا إلهنا و إله كلّ شىء إلهاً
وحداً لا إله إلّاأنت» نام برده است.[7] براساس روايتى، امام موسى كاظم عليه السلام سه روز پيش از شهادت، با
خواندن اسم اعظمى كه آصف خداوند را با آن خوانده بود، در يك چشم به هم زدن از
زندان هارونالرشيد در بغداد به مدينه رفت تا عهد امامت و وصايت را به[1]. البرهان، ج 4، ص220 [2]. اثبات الوصيه، ص76 [3]. النورالمبين، ص385 [4]. اثبات الوصيه، ص76 [5]. كتاب مقدس، دومتواريخ، 9: 31 [6]. مجمعالبيان، ج 7،ص 349 [7]. همان؛ الميزان، ج15، ص 363
اسم الکتاب : اعلام القرآن المؤلف : فرهنگ و معارف قرآن الجزء : 1 صفحة : 111