اسم الکتاب : تفسير پژوهي ابوالفتوح رازي المؤلف : ایازی، سید محمد علی الجزء : 1 صفحة : 253
از جنگ صفين گروهى به وجود آمدند به نام خوارج كه قائل بودند كه هر كسى گناه كبيره انجام دهد، كافر است و اين بحث باعث شد كه بين گناه كبيره و صغيره فرق گذاشته شود و همچنين سبب شد كه محدوده كفر و اسلام و ايمان مشخص شود. در حقيقت، جرقه پيدايش معتزله، از اينجا آغاز شد؛ چون در درس حسن بصرى اين بحث مطرح شد و واصل بن عطا به آن اعتراض كرد و گفت: منزلةٌ بين منزلتين است، كه حسن بصرى گفت: اعتزل عنّا، و از اين به بعد، معتزله گروه خاصى براى خود شدند. تعريف صغيره و كبيره: ابوالفتوح مى گويد به نظر ما هر چه معصيت است، همه كبيره است؛ ولى بعضى گناهان نسبت به بعضى ديگر، كبيره ترند؛ يعنى گناه بزرگ تر، كبيره است و كوچك تر، صغيره است و همين صغيره نسبت به پايين تر از خود، كبيره است. [1] در اين باره نظريه گروهها و بعضى اشخاص به شرح زير مى باشد: نظريه خوارج: كسى كه مرتكب كبيره شود، از اسلام خارج مى شود و فرقى بين ايمان و اسلام نيست. مرجئه: داورى با خداوند است. مرجئه طرفدار امويه بودند و پشتيبان تئورى امويان بودند. حسن بصرى: مرتكب گناه كبيره، منافق است. معتزله: كسى كه مرتكب گناه كبيره مى شود، فاسق است و فاسق، نه مؤمن است و نه كافر؛ چون زمان پيامبر كسانى كه زنا مى كردند، مرتد حساب نمى شدند. نظريه ابوالفتوح: ايشان در تعريف فاسق مى نويسد فسق در لغت، خروج است و در شرع معصيتى داريم كه پايين تر از كفر است و فاعل آن را فاسق گويند؛ چون از فرمان خدا خارج شده است. [2]