و در تعبير على (ع )، گناهان همانند اسبهاى چموشند كه عنان اختيار را از كف سوار مى گيرند؛
(اءَلا وَ إِنَّ الْخَطايا خَيْلٌ شُمُسٌ...)(70)
ولى مَثَل تقوا و پرهيز از گناه ، مركبهاى رام و راهوارى است كه در اختيار سوار مى باشند؛
(اءَلا وَ إِنَّ التَّقْوى مَطايا ذُلُلٌ...)(71)
2 ـ پـذيـرش ولايـت اللّه (حـق ) و دورى از اطـاعـت طـاغـوت (بـاطـل ): از آثـار ديـگـر تـربـيـتـى عـبـادت ، پـرورش روح حـقيقت جويى و حق طلبى و دورى و بيزارى از طاغوت است . قرآن كريم مى فرمايد:
﴿اَللّهُ وَلِىُّ الَّذينَ امَنُوا﴾(72)
خداوند سرپرست كسانى است كه ايمان آورده اند.
امّا آنان كه از اين نعمت محرومند و حلاوت ايمان و پرستش خدا را نچشيده اند، بناچار سر در چنبر اطـاعـت طـاغـوت خـواهـنـد سـپـرد و بـه تـعـبـيـر قـرآن مـجـيـد (وَالَّذيـنَ كـَفـَرُوا اَوْلِيـائُهـُمـُ الطّاغُوتُ)(73) كسانى كه كفر ورزيدند، طاغوت سرپرست آنها خواهد بود.
3 ـ احـسـاس حـضـور و نـظـارت خـداوند در تمام صحنه هاى زندگى : اين از ويژگيهاى تربيت اسـلامـى اسـت كـه فـرد، خـداونـد را در هـمـه حـال حـاضـر و نـاظـر اعمال و رفتار خود مى داند چنان كه قرآن كريم مى فرمايد:
نـخـست آن كه بايد بدانيم اين همه تاءكيد بر عبادت و ارزشهاى معنوى و تربيتى آن ، به اين مـعـنـا نـيـسـت كـه فـرد مـسـلمـان بـخـواهـد در گـوشـه اى فـارغ از هـيـاهـوى زنـدگـى و مسايل اجتماعى صرفاً به نيايش و راز و نياز بپردازد چون قرآن كريم صريحاً (رهبانيّت ) و گـوشـه نشينى را منع فرموده آن را از ساخته هاى مسيحيان منحرف از تعاليم حق عيسى بن مريم (ع ) قلمداد كرده است :
﴿... وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ...﴾(75)
و رهبانيتى را كه آنها [مسيحيان ] ابداع كردند، ما برايشان واجب نكرديم .
و ديـگـر آن كـه نـبـايـد عـبـادت را بـا اكـراه و بـى مـيـلى انـجـام داد و اگـر قـلب انـسـان اقـبـال و آمـادگـى نـدارد، مـى بـايـست به همان مقدار واجب اكتفا كرد؛ در اين باره احاديث بسيارى نقل شد از جمله حديثى است از امام صادق (ع ) كه فرمود:
از روشـهـاى بـسـيـار سـازنـده و نـيـرومـنـدتـربـينى اسلام ، دعا و نيايش است . نيايش در حقيقت ، پرستش عاشقانه و عالى ترين جلوه معنوى انسان است . نيايش حالتى است كه فرد با بريدن از عـالم مـادّى و مـسـايـل و مـشـكـلات آن ، در حـالتـى عرفانى و معنوى با مبداء هستى و منشاء همه فـضـايـل و كـمالات ارتباطى عاشقانه و نزديك برقرار مى سازد، خواسته ها و نيازهايش را با وى در مـيـان مـى گـذارد، بـه راز و نـيـاز و گـفـتـگـو مـى نـشـيـنـد و بـا ذكـر صـفـات جـلال و جـمـال او، خـود را در مـسـيـرى قـرار مـى دهـد كـه سـرانـجـام آن طـهـارت نـفـس ، نورانيّت دل و پاكى از هرگونه آلودگى و پليدى است .
مـعـنـاى نـيـايـش : نـيـايـش يـا دعا، در لغت به معناى صدا زدن و به يارى طلبيدن و در اصطلاح اهل شرع ، گفتگو كردن با حق تعالى به نحو طلب حاجت و درخواست حلّ مشكلات از درگاه او و يا به نحو مناجات و ياد صفات جلال و جمال ذات اقدس اوست .(77)
ارزش و جـايـگـاه نـيـايـش : دعـا، در قـرآن و روايـات اسـلامـى از ارزش و جـايگاه بسيار بالايى بـرخـوردار است . به صورتى كه پيامبر گرامى اسلام (ص ) آن را جوهره اصلى عبادت قلمداد كرده (78) و امام باقر(ع ) بهترين عبادت دانسته است .(79)
آثـار سـازنـده نـيـايش : دعاهايى كه به آنها سفارش شده مضامينى بسيار عالى و لطيف دارد كه روح آدمـى را در دريـايى از فضايل معنوى غوطه ور ساخته ، مرغ جانش را در آسمان بى انتهاى كمال به پرواز درمى آورد. در اينجا به عنوان نمونه ، برخى از آثار تربيتى دعا را به طور خلاصه يادآور مى شويم :