اسم الکتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 64
قيامت ظهور و
بروز حقايق است، همانگونه كه در آيه 25 سوره نور آمده: «وَ
يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ» (در آن روز
مىدانند كه خداوند حق آشكار است) [1].
جالب اينكه
در حديث مشروحى مىخوانيم مردى خدمت امام امير مؤمنان على عليه السلام آمد و عرض
كرد من درباره قرآن مجيد به شك افتادهام!
امام فرمود:
چرا؟!
عرض كرد: در
آيات بسيارى مىبينيم كه قرآن سخن از ملاقات پروردگار در قيامت مىگويد، و از سوى
ديگرى مىفرمايد: لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ
الْأَبْصارَ: «چشمها او را درك نمىكند، و او چشمها را درك مىكند» اين آيات
چگونه با هم سازگار است؟.
امام عليه
السلام فرمود: اللِّقاءُ هُنا لَيْسَ بِالرُّؤْيَةِ، وَ الِّلقاءُ هُوَ
الْبَعْثُ فَافْهَمْ جَميعَ ما فى كِتابِ اللَّه مِنْ لِقائِهِ فَانَّهُ يَعْنى
بِذلِكَ الْبَعْثَ:
«لقاء به معنى مشاهده با چشم نيست، بلكه لقاء
همان رستاخيز و برانگيخته شدن مردگان است، پس معنى تمام آنچه در قرآن تعبير به
لقاء اللَّه شده است درك كن كه همه به معنى بعث است» [2].
در حقيقت
امير مؤمنان على عليه السلام مسأله لقاء اللَّه را به چيزى تفسير مىكند كه شهود
پروردگار از لوازم آن است، آرى روز رستاخيز روز برطرف شدن حجابها و كنار رفتن
پردهها، و ظهور آيات حق، و تجلى خداوند بر قلوب است، و از اين تعبير امام عليه
السلام هر كس به فراخور حال خود مطلب را در سطوح مختلف درك مىكند، و همان گونه كه
گفتيم شهود باطنى اولياء اللَّه در قيامت با افراد عادى بسيار متفاوت و مختلف است.
[3]
فخر رازى در
تفسيرش در اينجا بيان جالبى دارد، او مىگويد: «انسان در اين دنيا به خاطر غرق شدن
در امور مادى و تلاش براى معاش غالباً از خدا غافل مىشود،