به خدا سوگند او (ابوبكر) رداى خلافت را بر تن كرد، در حالى كه خوب مىدانست
من در گردش حكومت اسلامى همچون محور سنگهاى آسيابم (كه بدون آن آسياب نمىچرخد).
(او مىدانست) سيلها و چشمههاى (علم و فضيلت) از دامن كوهسار وجود من جارى است، و
مرغان (دور پرواز انديشهها) به افكار بلند من راه نتوانند يافت!
آيا اين جملات بلند پروازى و خود بزرگ بينى محسوب نمىشود؟
پاسخ: در جواب سؤالات مذكور، و موارد مشابه، بايد به اين نكته توجّه داشت كه:
«بين خودستايى و خود بزرگ بينى از يك
سو، و معرّفى استعدادهاى درونى از سوى ديگر، تفاوت روشنى وجود دارد» و توجّه به
آن، پاسخ تمام سؤالات فوق را روشن مىكند. مثلًا تاجر جواهرات كه مىخواهد جواهرات
خود را در معرض فروش بگذارد، اگر اوصاف و ويژگيهاى واقعى جواهراتش را بيان كند،
خودستايى نكرده است، بلكه ارزش سرمايهاش و قيمت و ويژگيهاى آن را بيان نموده تا
مردم با آگاهى از آن، از جواهرات وى استفاده كنند. حال اگر شخصى از اشخاص جامعه
استعداد والايى دارد، و آن را به مردم معرّفى كند، تا از آن بهره بگيرند، آيا
مرتكب خودستايى و