اسم الکتاب : والاترين بندگان المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 164
پناه بردن به غير خدا، همانند تكيه زدن بر سستترين خانهها، يعنى خانه عنكبوت
است. آرى، همه ثروتها و لشكرها و مقامات و قدرتها و كاخها و سلاحها و مانند آن، در
برابر قدرت بى انتهاى پروردگار همانند تار عنكبوت سست و غيرقابل اعتماد است. و
بديهى است كه عقل سليم به هيچ انسان عاقلى اجازه نمىدهد كه به تار عنكبوت دل
بندد، و بر آن تكيه زند.
انسانهاى موحّد بر هيچ قدرتى جز قدرت خداوند تكيه نمىكنند، و از غير خدا هيچ
درخواستى نمىنمايند.
هنگامى كه حضرت ابراهيم عليه السلام را در دهانه منجنيق نهادند تا به سوى
درياى آتش پرتاب كنند، فرشتگان به خدمتش رسيدند و پرسيدند: «أَلَكَ حَاجَةٌ[1]؛ آيا تقاضايى دارى؟» فرمود: از شما نه! اگر
حاجتى داشته باشم، از خداى خويش مىطلبم! آن حضرت حتّى بر فرشتگان خدا هم تكيه
نكرد.
4- توحيد حاكميّت:
يعنى حاكم فقط خداست. آنها كه معتقدند حاكم، خدا و خلق هر دو هستند، آلوده به
شرك مىباشند. موّحد معتقد است كه حاكميّت تنها و تنها از آنِ خداوند است. و او به
پيامبرانش واگذار كرده، و پيامبر براى پس از حياتش ائمّه معصومين عليهما السلام را
يكى پس از ديگرى معيّن نموده است. و پس از ائمّه و در عصر غيبت، ولىّ فقيه و مجتهد
عادل به نيابت از امام زمان (عجلاللّه تعالى فرجه) عهدهدار حكومت مىگردد.
البتّه مشاركت مردمى، بعنوان بازوى حكومت لازم است. ولهذا شركت مردم در انتخابات
مختلف، ضرورى و سرنوشت ساز است؛ ولى رأى آنها را ولىّ فقيه تنفيذ مىكند و
مشروعيّت مىبخشد. بنابراين، تفكّرات ديگر در مورد حاكميّت (به غير از آنچه كه ذكر
شد) همگى سر از شرك در مىآورد. و متأسّفانه در عصر و زمان ما، برخى سخنان و
تعبيرات، از شرك خفى گذشته، و شرك آشكار است!