اسم الکتاب : گفتار معصومين( ع) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 51
كسى كه بميرد
در حالى كه از غيبت توبه كرده، آخرين كسى است كه وارد بهشت مىشود و كسى كه بميرد
در حالى كه اصرار بر آن داشته، اوّلين كسى است كه وارد دوزخ مىشود».
[1]
؛ كسى كه به
منظور عيبجويى و آبرو ريزى مؤمنى، سخنى نقل كند تا او را از نظر مردم بيندازد،
خداوند او را از ولايت خودش بيرون كرده، به سوى ولايت شيطان مىفرستد، ولى شيطان
هم او را نمىپذيرد». [2]
«غيبت» يعنى در غياب كسى سخن گفتن، منتها سخنى
كه عيبى از عيوب او را فاش سازد؛ خواه اين عيب جسمانى باشد، يا اخلاقى؛ در اعمال
او باشد يا در سخنش، و حتّى در امورى كه مربوط به اوست، مانند لباس، خانه، همسر و
فرزندان او و مانند اينها؛ بنابراين اگر كسى صفات ظاهرى و آشكار ديگرى را بيان
كند، غيبت نخواهد بود، مگر اينكه قصد مذمّت و عيبجويى داشته باشد كه در اين صورت
حرام است. مثل اينكه در مقام بدگويى بگويد آن مرد نابينا، يا كوتاه قد، يا سياه
رنگ يا كوسه، اينها همه در صورتى است كه اين صفات واقعاً در آن شخص باشد، اما اگر
صفتى اصلًا وجود نداشته باشد، آن وقت «تهمت» خواهد بود كه گناه آنبه مراتب شديدتر
و سنگينتر است.
امام صادق
عليه السلام مىفرمايد:
«الغِيْبَةُ
أَنْ تَقولَ فى أخيكَ ما سَتَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ، و أَمّا الْأَمْرُ الظّاهِرُ
فيهِ، مِثْلُ الحِدَّةِ وَالْعَجَلَةِ، فَلا، وَالْبُهْتانُ أنْ تقولَ فيه ماليسَ
فيه
؛ غيبت آن
است كه درباره برادر مسلمانت چيزى را بگويى كه خداوند پنهان داشته، و امّا چيزى كه
ظاهر است مانند تندخويى و عجله كه غيبت به حساب نمىآيد، امّا تهمت اين است كه
چيزى را بگويى كه در او وجود ندارد». [3]