اسم الکتاب : كتاب النكاح المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 32
مىشود كه «لا يُبْدِينَ» عام است و وجه و كفّين را شامل مىشود بنابراين فقط شوهران هستند كه
مىتوانند زينتها را ببينند و اجانب حتى زينت صورت و دستها را هم جايز نيستند كه
ببينند.
قلنا: اينها صدر آيه «إِلَّا ما
ظَهَرَ مِنْها» را فراموش كرده و به ذيل آيه استناد كردهاند.
بعضى مثل ابن قدامه در مغنى به اين آيه هم استدلال كردهاند.
كلمه «حجاب» در لغت عرب با فارسى فرق مىكند، در فارسى به معنى ستر است ولى در
عربى به اين معنى هرگز نمىآيد بلكه به معنى پرده، و حاجب به معنى پردهدار است.
در استدلال به آيه مىگويند زنان پيامبر از پشت پرده صحبت مىكردند و از اين
الغاء خصوصيّت كرده و مىگويند كه زنهاى مؤمنين هم مثل زنان پيامبر از پشت پرده
صحبت كنند و پوشيده باشند.
كه ابن قدامه به آن استدلال مىكند و معنىاش اين است كه صورت و كفّين را هم
بپوشانند.
جواب از استدلال به آيات:
جواب از آيه اوّل:
آيه اوّل عام است و شامل وجه و كفّين هم مىشود ولى در خود آيه مخصّصش آمده و
استثنا خورده است چون «إِلَّا ما ظَهَرَ
مِنْها» استثنا است، وقتى سترِ «ما ظَهَرَ مِنْها» واجب
نشد به دلالت التزاميّه نظر كردن جايز مىشود، وقتى نظر به وجه و كفّين جايز شد
عمومِ «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ
أَبْصارِهِمْ» تخصيص مىخورد.
جواب از آيه دوّم:
اين آيه جوابش واضحتر است چون «لا
يُبْدِينَ» دو بار در آيه آمده است و شما به دوّمى كه در
مورد زينت باطنه است و به بحث ما مربوط نيست استدلال كردهايد و اوّلى را كه
استثناء دارد و در مورد زينت ظاهره است رها كردهايد و اين درست نيست.
21 ادامه مسئله 18 ..... 25/ 7/ 78
جواب از آيه سوّم:
اين آيه مخصوص زنان پيامبر است و چه بسا كه نساء النّبى احكامى داشته باشند كه
در مورد زنان ديگر نيست، از جمله اينكه بعد از وفات پيامبر ازدواج براى آنها حرام
بود و يا اينكه گناه و ثواب آنها مضاعف بود و ما نمىتوانيم اين حكم را به جاى
ديگر سرايت دهيم، پس زنان پيامبر موقعيّت خاصّى داشتند و ممكن است براى حفظ احترام
پيامبر آنها بايد از پشت پرده صحبت كنند. مورد مخصّص و معمّم هم نيست يعنى اگر
دليل كوتاه باشد مورد را تعميم نمىدهد كما اينكه تخصيص هم نمىزند، تعميمِ يك حكم
خاص كه در مورد خاص وارد شده به كمك الغاء خصوصيّت قطعيّه عرفيّه است ولى
نمىتوانيم در اينجا اين كار را بكنيم، حتى الغاء خصوصيّت ظنيّه هم نمىتوانيم
بكنيم چون ما ظنّى هم نداريم كه موارد ديگر (زنان ديگر) شبيه اين مورد (زنان
پيامبر) هستند.
آيا اين حكم در مورد زنان پيامبر واجب بود (حتماً بايد زنان پيامبر از پشت
پرده صحبت كنند)؟
ظاهر آيه وجوب است ولى از ذيل آيه
«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» استحباب استفاده مىشود. پس:
اوّلًا، معلوم نيست كه اين حكم در مورد زنان پيامبر واجب باشد.
ثانياً، بر فرض هم كه براى زنان پيامبر واجب باشد قياس زنان ديگر به زنان
پيامبر صحيح نيست.
جواب از آيه چهارم:
استدلال به آيه فرع بر اين است كه ببينم معناى «جلباب» چيست؟ سه معنى براى آن
گفتهاند:
1- الملحفه: چادر مانندى كه در عرف ما نيست ولى در ميان اعراب و هندىها و
پاكستانىها هست.
2- المقنعة الطويلة: مقنعه بلندى كه شايد تا كمرشان را مىپوشانده است.
3- الدّرع الواسع: پيراهن گشادى مانند مانتو.
هيچكدام از اينها صورت را نمىپوشاند چون مقنعه غير از نقاب است و سر را
مىپوشاند نه صورت را، پيراهن گشاد هم بدن را مىپوشاند و ملحفه هم صورت را
نمىپوشاند، پس شما بايد ابتداءً ثابت كنيد كه جلباب به معنى پوشش وجه است و يا
اينكه حكم را از «يُدْنِينَ» استفاده كنيد، كه انصاف اين است كه هيچ يك دلالت ندارد.