اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 198
كهنهاى باشد، سپس آن را ويران كنند، بعداً با همان مصالح ساختمان نوينى به
جاى آن بر پا سازند جا داشت كه تكاملها را روى سه پايه قرار دهيم، و شايد علت
اشتباه دياليك تيسينها هم، چنين مقايسهاى بوده است ولى البتّه اين طور نيست،
زيرا در طبيعت، ويرانى و انهدام به اين معنا نيست، و اگر باشد لااقل عمومى
نمىباشد، بلكه معمولًا در موارد تحول همراه با هر انهدام و نفى، يك مرحله تكاملى
وجود دارد، و به عبارت سادهتر: «انهدام و نفى
به صورت يك حالت مشخص وجود ندارد».
***
4- آيا فقط با چند مثال؟!- اصلًا ببينيم دليل اين آقايان بر اين ادعا چيست؟ ممكن است
شما اعتراض كنيد كه چرا اين موضوع را در اوّل كار مورد بحث قرار نداديد البتّه
اعتراضتان از يك نظر بجاست ولى چون ما ادعاهاى خالى از دليل، از آنها ديدهايم لذا
آن قدر در انتظار دليل نمىنشينيم، و مدعاى آنها را گرفته و روى آن بحث مىكنيم،
تازه مگر وقتى دليل براى اثبات مطالب خود اقامه مىكنند چه مىكنند؟ با چند مثال محدود
قناعت كرده و از مطالعه در چند مورد جزئى يك دفعه يك نتيجه كلى فلسفى مىگيرند!
در هر حال آنها با يك مطالعه سطحى يك قانون كلى وضع كردهاند كه «تضاد هر قضيهاى را پيش مىبرد، آن هم تضاد درونى» و شايد در ابتدا مختصر آب و رنگى هم دارد، اما همين كه پا
به مرحله عمل گذارد آثار نقص و ضعف از همه جاى آن آشكار مىشود.
«منصور» (با لحن انكارآميز)- مثلًا
چطور؟!.
«محمود»- مگر شما نمىگوييد تضاد
درونى هر قضيه را جلو مىبرد حتى علوم و افكار را؟ (منصور آرى!) بفرماييد ببينم
تكاملى كه در علوم رياضى يعنى: حساب، جبر، هندسه مسطحه و فضايى هندسه تحليلى،
مثلثات پيدا شده در اثر كدام تضاد است، عوامل نفى كننده و اثبات كننده كجاى آن
است؟! تز و آنتى تز و سن تز آن را بشماريد! ... از رياضيات بگذريم، بفرماييد توسعه
و تكامل علم تشريح و طب و داروسازى كه طى چند هزار سال حاصل شده در اثر چه تضادى
بوده است؟! لطفاً حالات سه گانه آن را شرح دهيد، جز اين است كه يك رشته تحقيقات و
آزمايشها روى هم متراكم شده، تكميل ابزار و آلات نيز به آن كمك كرده و به اين
حالت درآمده است؟ چيزى كه اثرى از آن نيست «رؤياى تضاد» است! تكامل علم شيمى همين
طور، زمينشناسى، فيزيولوژى همه همينطورند.
***
5- نتيجه معكوس چرا؟!- سابقاً گفتيم طرفداران دياليكتيك از اصل تضاد و طرز تكامل
ساختگى خود، اين طور نتيجه مىگيرند كه: «جامعه سرمايهدارى در اثر تكامل دستگاه
توليد، ضد خود را در خود مىپروراند و چيزى نمىگذرد كه طبقه پرولتاريا (كارگر)
اساس آن را ويران كرده و بر خرابههاى آن جامعه جديد سوسياليسم و كمونيسم را برپا
مىسازد! و به اين طريق يك تكامل دياليكتيكى كه بر سه پايه (سرمايهدارى، نفى
سرمايهدارى، كمونيسم) قرار دارد صورت مىگيرد».
فرض كنيد على رغم تمام اشكالات موجود، اين طرز تكامل را بپذيريم، باز فرض كنيد
طرز نتيجهگيرى آن
اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 198