اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 199
را نيز تصديق نماييم و بالاخره يك كمونيسم جهانى دياليكتيكى (نه مثل اغلب
كشورهاى كمونيستى فعلى كه مكانيكى و «سرنيزهاى»! بودنش آفتابى است) در عالم تصور
برپا سازيم، كليه اموال و دستگاههاى توليد را تحت اختيار دولت قرار داده و حكومت
مطلقه پرولتاريا را به جاى حكومت سرمايهداران برقرار كنيم، در اوّلين مرتبه،
تساوى كامل در حقوق اجتماعى و امور مالى (با در نظر گرفتن ميزان احتياجات) و كم كم
تساوى روحيات و اخلاق و غرايز در ميان افراد بشر حكمفرما سازيم و چنان نقشه اين
«كمونيسم جهانى خيالى» را تهيه و عملى كنيم كه تعادل و تساوى مطلق در ميان جوامع و
افراد مختلفه بشر برقرار گردد. آن وقت چه خواهد شد؟! هيچ، يك جامعه آرام و خالى از
سر و صدا بدون جار و جنجال، راكد، بوجود خواهد آمد.
البتّه چون اختلاف طبقاتى به كلى از بين رفته و هماهنگى كامل بين نفرات اجتماع
بشرى از هر جهت برقرار شده، تضادى نمىتواند وجود داشته باشد تا چه رسد به اين كه
قواى نفى كننده كه طالب وضع نوينى هستند، بر عوامل اثباتى كه طرفدار رژيم كهنه
مىباشند غلبه كنند و مرحله نفى دياليكتيكى صورت گيرد لذا بايد اين وضع هميشه
برقرار بماند: (دقت كنيد).
به طور خلاصه، فرضيه تكامل دياليكتيكى كه بر پايه «اتوديناميسم» بنا شده مشروط
به عدم توازن و «نامساوى بودن» قواى درونى است با اينكه فرضيه كمونيسم كامل، طرفدار توازن و تساوى مطلق
است.
بنابراين كمونيستها علاوه بر اينكه از اين منطق نتيجه معكوس خواهند گرفت،
طرفدار ركود و سكون، و سد راه تكامل اجتماعى بشر نيز خواهند بود!
موضوعى كه توقف و ركود را در جامعه كمونيستى كاملًا تأييد مىكند اين است كه
رژيم كمونيسم با اصول خود، جنبش و فعاليت حياتى را در جامعه نابود خواهد كرد، زيرا
عامل اساسى جنبشها و كوششهاى حياتى افراد بشر معمولًا اميد رسيدن به زندگانى
بهتر و استفاده زيادتر از مواهب زندگى است.
مسلّم است در جامعهاى كه تقسيم مواد حياتى مطابق اصل «به هر كس به اندازه احتياجش»: صورت مىگيرد
و نتيجه فعاليت افراد هيچ گاه به خود آنها عائد نمىشود، چراغ فروزان «اميد» خود
بخود خاموش خواهد شد و محيط پرجوش و خروش زندگى به يك محيط سكوت مرگبار تبديل
مىگردد و «كار اختيارى» توأم با نشاط جاى خود را به «كار اجبارى» توأم با كسالت مىدهد.
ممكن است كسانى به ما ايراد كنند كه در جامعه كمونيستى اگر چه نتيجه فعاليت
افراد مستقيماً عائد آنها نمىشود ولى به طرز غير مستقيم و از راه ترقى مجموع
اجتماع عائد هر فرد مىگردد، اما پاسخ اين ايراد واضح است چه اينكه فعاليت يك فرد
چندان اثر محسوسى در تغيير وضع جامعه ندارد تا او را وادار به فعاليت بيشتر كند.
ماركس و انگلس در مانيفست (بيانيه) حزب
كمونيست كه به اصطلاح يك اثر تاريخى آنان محسوب مىشود، مىگويند: «به ما ايراد
مىكنند كه از بين بردن مالكيت خصوصى فعاليت را نابود خواهد كرد، و ديرى نخواهد
گذشت كه «تنبلى عمومى» دنيا را فرا مىگيرد اگر چنين باشد پس بايد اجتماع
بورژوازى
اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 199