اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 197
جدا كردن مرغ از جوجه و نامگزارى مستقل آن دو، جز يك اصطلاح عادى معمولى كه
براى رفع احتياجات زندگى در نظر گرفته شده است چيز ديگرى نيست و مسلّماً از لحاظ
فلسفى ارزش ندارد بلكه شايد اختلاف مرغ و تخم مرغ هم همينطور باشد، زيرا مىدانيم
در كنار زرده تخم مرغ يك سلول زنده وجود دارد كه در اثر تغذيه و پرورش رشد و نمو
مىكند و يك روز زندان پوست را شكسته و آزاد مىشود، در نتيجه اگر بخواهيم تكامل
تخم را از نظر فلسفى تحليل كنيم بايد بگوييم اين تكامل مركب از يك سلسله طولانى و
بىشمار از تكاملهاى يكنواخت است كه به صورت يك رشته زنجير مانندى در سلول
سادهاى پيشروى مىكند و فرض سه حالت مشخص و متضاد در آن ناشى از مطالعات
«نادياليكتيكى» و تفكّرات غير فلسفى است.
در اينجا يك اشتباه قابل احتراز وجود دارد، و شايد همان است كه دياليك
تيسينها را به اين جادههاى انحرافى كشانيده است و آن اينكه: در كليه حركاتى كه
به سوى كمال يا انحطاط مىگرايد رسيدن به مرحله دوم با از بين رفتن مرحله اوّل
توأم و همراه است مثلًا طفلى كه در سير تحولى قرار مىگيرد، رسيدن او به مرحله
جوانى با از بين رفتن زمان كودكى همراه است، اين جريان ممكن است اين اشتباه را
براى بعضى توليد كند كه نفى هر حالت قبلى مقدمه وجود حالت بعدى است پس دخالت «نفى»
در تكامل دياليكتيكى از اين جا روشن مىشود.
ولى اين موضوع علاوه بر اين كه تكامل را بر پايه «تضاد» آن هم تضاد درونى،
اثبات نمىكند يك اشكال اساسى ديگر دارد و آن فرق نگذاشتن ميان «توام بودن» و «مقدمه بودن» است. يعنى نفى
حالت قبل هميشه با اثبات حالت دوم همراه و توام است. بدون اينكه دخالتى داشته باشد
و يا هيچكدام مزيت و توقف بر ديگرى داشته باشند بلكه هر دو معلول شىء ثالثى
هستند، يعنى همان عاملى كه حالت دوم را مىپروراند در همان وقت حال اوّل را منهدم
مىكند زيرا اين دو حالت با هم جمع نمىشوند، اين موضوع اختصاصى هم به حركات
دياليكتيكى ندارد بلكه شامل تمام اقسام حركت اعم از دياليكتيكى و مكانيكى است.
***
3- سه مرحله براى چه؟! همانطور كه ديديم طرفداران دياليكتيك تمام تكاملها را
روى سه پايه «اثبات، نفى، نفى در نفى» استوار مىكنند در حالى كه اگر از همه
اشكالات موجود صرف نظر كنيم وجود پايه سوم يعنى «نفى در نفى» به كلى زائد و
بىمصرف است زيرا با فرا رسيدن مرحله دوم، تكامل صورت مىگيرد و لزومى ندارد كه در
انتظار مرحله سوم بنشينيم. مثلًا در همان مثال تخم، حالت دوم، يعنى جوجه (كه آنها
آن را حالت نفى مىشمرند) به خودى خود يك مرحله تكاملى مثبتى در مقابل حالت اوّل
است، اگر چه مرحله سومى هم نباشد، و حالت سوم نيز يك حالت تكاملى ديگرى است،
بنابراين جوجه بيچاره گناهى نكرده كه به تنهايى نتواند يك مرحله تكامل مستقل را
تشكيل دهد؟! شما كه به گمان خود، طرفدار، ضعفا هستيد چرا حق مسلّم اين جوجه ضعيف
را پامال مىكنيد؟! (خنده حضار)
آرى اگر تحولات عالم طبيعت مثل تحول يك ساختمان به ساختمان ديگر بود كه اوّل
بايد ساختمان
اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 197