responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 196

اين نظر است كه اگر شما فرضاً مطلبى را با هزار و يك دليل ثابت كنيد، مثلًا ثابت كنيد زمين كروى است يا در امور اجتماعى فلان دادگاه صلاحيت براى رسيدگى به اتهام فلان متهم ندارد، ما هم فرضاً كوچك‌ترين اعتراضى به ادله شما نداشته باشيم و قبول كنيم كه زمين كروى است و يا اينكه دادگاه مزبور صلاحيت ندارد، ولى چه مانعى دارد زمين درعين اينكه كروى است كروى هم نباشد؟ و دادگاه مزبور در عين حالى كه صلاحيت ندارد، صلاحيت هم داشته باشد؟! دليل‌هاى شما با اين كه صحيح است صحيح هم نباشد؟! ...

مگر اينكه از اوّل پذيرفته باشيم كه اجتماع نقيضين محال است تا به مجرد ثابت شدن يك طرف، طرف مخالف آن را انكار كنيم.

تعجب در اين است كه طرفداران دياليكتيك با جوش و حرارت مخصوصى سعى دارند عقايد خود را به ديگران بقبولانند اما ما مى‌گوييم چرا جوش مى‌زنيد؟ فرض كنيد همه حرف‌هاى شما صحيح باشد ولى چه مانعى دارد صحيح هم نباشد، آيا آنها از اين تصديق متناقض ما عصبانى نمى‌شوند؟ قطعاً مى‌شوند.

اما «ضدين‌» در اصطلاح فلاسفه متافيزيك عبارت از دو «موجود» است كه درست نقطه مقابل يكديگر باشند و البتّه هرگز در يك نقطه معين از هر جهت، جمع نخواهند شد مانند: سياهى و سفيدى، دوستى و دشمنى، مثلث بودن و مربع بودن، و نظير آنها، البتّه يك يا چند ضلعى نمى‌تواند در عين حالى كه مثلث است مربع هم باشد و يك صفحه كاغذ با اينكه تمام آن سفيد است همه آن هم سياه باشد اين موضوع به اندازه‌اى واضح است كه هر كودكى هم آن را قبول دارد و لذا آن را بديهى مى‌ناميم.

چيزى را كه بايد در آن دقت كنيم تا به اشتباه آقاى دكتر ارانى و رفقاى او پى ببريم اين است كه ما مى‌توانيم «مفهوم» مثلث و مربع را تجزيه كنيم به «چند بر» و «سه ضلعى» و «چند بر» و «چهارضلعى» و در اين صورت خواهيم ديد كه هر دو مفهوم «چندبر» مشتركند ولى نبايد فراموش كرد كه تنها مفهوم «چند بر» مثلث و مربع را معلوم نمى‌كند زيرا جزئى از مفهوم آنهاست و لذا تضادى با هم در اينجا ندارند- اما اگر هر دو جزء را در نظر بگيريم و يا تنها جزء دوم آنگاه خواهيم ديد كه كاملًا با هم تضاد دارند، از اين قسمت بگذريم.

***

2- تقسيمات بى مورد- قابل ملاحظه اينجاست كه اين آقايان با اينكه از دسته‌بندى كردن موجودات و فرض دواير مستقل و تفرقه ميان آنها بيزارند و آن را از آثار جمود فكر و سبك تفكّر متافيزيكى مى‌شمارند (همان‌طور كه در اصل سوم دياليكتيك خواهيم فهميد) حواسشان به خودشان نيست كه در مقام عمل به طرز آشكارى مرتكب آن شده‌اند، فرض سه حالت مشخص و متضاد در مثال سابق (تخم، جوجه و مرغ) و يكى را حالت «اثبات» و ديگرى را «نفى» و سومى «نفى در نفى» قرار دادن، نمونه روشنى از اين تقسيمات بجاست، همه مى‌دانيم كه ميان جوجه و مرغ سر حد واضحى وجود ندارد يعنى پرنده‌اى كه سر از تخم بيرون مى‌آورد هر روز و هر ساعت مرحله تازه‌اى از تكامل را طى مى‌كند و اختلاف مرغ و جوجه مانند اختلاف جوجه ديروز و امروز است.

اسم الکتاب : فيلسوف نماها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 196
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست