responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 615

خبر را به گوش يزيد رساندند، وى دستور داد كه سر پدر را نزد دختر ببرند؛ هنگامى كه سر مقدّس امام حسين عليه السلام را نزد آن دختر خردسال آوردند، پرسيد: اين چيست؟ گفتند: سر پدر توست؛ آن دختر فرياد زد و بيمار شد و همان روزها در شام از دنيا رفت.

در برخى كتاب‌ها اين داستان مشروح‌تر ذكر شده و آمده است: بر روى آن سر روپوشى گذاشتند و گفتند: اين سر پدر توست. آن دختر آن سر را برداشت و در دامن نهاد و گفت: اى پدر چه كسى مرا در كودكى يتيم كرد؟ ...

آن دختر از اين نوع سخنان فراوان گفت تا آن كه لبانش را بر لب‌هاى پدر نهاد و آنقدر گريست كه بيهوش شد؛ وقتى كه او را حركت دادند مشاهده كردند كه از دنيا رفته و اهل‌بيت عليهم السلام نيز صدا به گريه و شيون بلند كردند». [1]

امّا اينكه اين دختر چه نام داشت، در منابع معتبر نامى از او برده نشده است؛ هر چند معروف و مشهور آن است كه نام او «رقيّه» است كه هم اكنون در دمشق حرم باشكوهى به نام او موجود است و هر سال هزاران نفر از مشتاقان اهل‌بيت عليهم السلام به زيارت وى مى‌روند.

مرحوم سيد بن طاووس در حوادث عصر تاسوعا آنجا كه نقل مى‌كند حسين عليه السلام زنان را دلدارى مى‌دهد، از رقيه نام مى‌برد و مى‌نويسد: امام حسين عليه السلام امّ كلثوم، زينب، رقيه، فاطمه و رباب را مورد خطاب قرار داد و آنها را به صبر و بردبارى دعوت كرد [2] ولى مشخص نكرده است كه آيا او فرزند امام حسين عليه السلام و چند ساله بود.

مرحوم علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعه‌ از رقيه بنت الحسين ياد مى‌كند و مى‌گويد در دمشق قبرى است كه منسوب به اوست‌ [3] در رياحين الشريعه نيز نام آن‌


[1]. نفس المهموم، ص 259- 260.

[2]. ملهوف (لهوف)، ص 141.

[3]. اعيان الشيعه، ج 7، ص 34.

اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 615
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست