؛ خداوند جمعيت شما را نابود كند و كسى را بر شما مسلّط سازد كه شما را به قتل
برساند». [1]
***
14- غوغاى شام
اسراى خاندان اهلبيت عليهم السلام را پس از گردش در شهرها و آبادىها همراه
با سرهاى شهدا به منطقه شام رساندند. وقتى كه نزديك دمشق- پايتخت حكومت يزيد-
رسيدند، ام كلثوم از شمر خواست كه آنها را از دروازهاى كه كمتر محلِّ اجتماع مردم
است، وارد شهر كنند و همچنين سرهاى شهدا را از محملها دور نمايند، تا مردم متوجه
آن سرها شوند و نواميس خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله را نظاره نكنند؛ ولى شمر
برخلاف خواسته آن حضرت، دستور داد كه سرها را دقيقاً در ميان محملها حركت دهند تا
جلب نظر بيشترى كند!
در روز اوّل ماه صفر [2] كاروان را از «دروازه ساعات» [3] كه محل اجتماع مردم بود وارد شهر كردند. نخست آنها را كنار
دروازه ساعات نگه داشتند و مردم با طبل و شيپور، شادى كنان و كف زنان به استقبال
كاروان اسيران آمدند. [4]
يزيد در قصر خود در مكانى كه مشرف بر «جيرون» (مكانى نزديك مسجد اموى) بود
نشسته بود، و كاروان اسيران و سرهاى شهدا را نظاره مىكرد، در همان حال
[2]. در كامل بهائى (نوشته عماد الدين
طبرى شيعى) و آثار الباقية ابوريحان بيرونى و مصباح كفعمىروز ورود كاروان اسيران
به شام، روز اوّل صفر ذكر شده است (مقتل الحسين مقرّم، ص 348).
[3]. علّت نامگذارى آن دروازه به
«ساعات»، آن بود كه در آنجا پيكرهاى مسى از شكل پرندگان و برخى از حيوانات درست
كرده بودند كه با ايجاد نظمى در ميان آنها و ارتباطشان با يكديگر ساعات روز مشخص
مىشد. البته در مقتل الحسين خوارزمى آمده است كه كاروان اسرا را از دروازه «توما»
وارد كردند كه آثار اين دروازه هم اكنون نيز باقى است (مقتل الحسين مقرّم، ص 348).
[4]. مقتل الحسين مقرّم، ص 347- 348 و
ملهوف (لهوف)، ص 210 (با مقدارى تفاوت).
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 590