اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 475
امام عليه السلام با صراحت خبر از شهادت و پرواز آنها به سوى بهشت مىدهد و
ياران گريه شوق سر مىدهند و مسرورند.
اين لحظات پرشكوه در تاريخ كربلا براى هميشه ثبت و جاودانى شد و اين همه ايثار
و فداكارى و علم و ايمان و عشق به عنوان درسى ماندگار در پيشانى تاريخ پر افتخار
آن بزرگمردان براى هميشه مىدرخشد و راه و رسم زندگى شرافتمندانه و مرگ با عزّت و
عظمت را ترسيم مىكند.
اى كاش جامى از اين شراب طهور هم نصيب و بهره ما گردد، و در زمره محرومان
نباشيم. آمين يا ربّ العالمين.
101- دو برادر از خوارج
«سعد بن حارث» و «ابوالحتوف بن حارث»
هر دو از خوارج بودند و با عمر بن سعد براى جنگ با امام حسين عليه السلام به كربلا
آمده بودند، بعد از ظهر عاشورا هنگامى كه ياران امام شربت شهادت نوشيدند و صداى
زنان و كودكان آل رسول را شنيدند، ناگهان منقلب شدند و گفتند:
؛ حكم ويژه خداوند است و از كسى كه نافرمانى خداوند كند، نبايد اطاعت كرد».
سپس افزودند: «اين حسين پسر دختر پيامبر است و ما اميد شفاعت جدش را روز قيامت
داريم پس چگونه با او بجنگيم».
آنان با گفتن اين حرف به سپاه كوفه حمله بردند و آنقدر مبارزه كردند تا به
شهادت رسيدند. [1]