اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 476
بنا به نقل مورخين او پس از كسب اجازه از امام عليه السلام پا به ميدان گذاشت
و اين رجز را خواند:
اقْدِمُ حُسَيْنُ الْيَوْمَ نُلْقي أَحْمَدا
وَشَيْخَكَ
الْحِبْرَ عَلِيّاً ذَا النَّدى
وَحَسَناً كَالْبَدْرِ وافِي الْأَسْعَدا
وَعَمَّك
الْقَرْمَ الْهُمامَ الْأَرْشَدا
حَمْزَةَ لَيْثِ اللَّهِ يُدْعى أَسَدا
وَذَا الْجَناحَيْنِ
تَبَوّأ مَقْعَدا
فِي جَنَّةِ الْفِرْدَوْسِ يَعْلُوا صَعَدا
«اى حسين، قدم پيش نهادم تا جدّت احمد
صلى الله عليه و آله و پدر بزرگوارت على و برادرت آن ماه شب چهارده به كمال رسيده
و عمويت حمزه آن آقا و سيّد ارشد كه شير خدا ناميده مىشد و (جعفر) آن صاحب دو بال
را كه در بهشت برين (پرواز مىكند و) داراى مقام والايى هستند، ديدار نمايم». [1]
او در ميدان جنگ چون شيرى شجاع مبارزه مىكرد، و پس از كارزارى دلاورانه با
چهره خونين بر زمين افتاد و بيهوش شد. سپاه دشمن به گمان اينكه او كشته شد او را
رها كردند. ولى وى پس از شهادت امام حسين عليه السلام به هوش آمد و شنيد كه
مىگويند حسين عليه السلام كشته شده است، او حركتى به خود داد و از جاى برخاست، و
چون شمشيرش را دشمنان گرفته بودند كاردى كه در ساق پا زير چكمهاش جاى داده بود
گرفت و به سوى دشمن حمله برد. سپاه ابن سعد او را محاصره كردند و با ضربات شمشير
او را به شهادت رساندند و او آخرين شهيد كربلا پس از شهادت امام حسين عليه السلام
بود. [2]
***
با توجه به آنچه كه درباره ياران
اباعبداللَّه الحسين عليه السلام گذشت، اين نكته قابل توجه است كه بسيارى از اين
ياران با وفاى امام حسين عليه السلام كه آخرين قطره خون خود را در راه
[1]. اعيان الشيعة، ج 1، ص 606؛ تاريخ
طبرى، ج 4، ص 346.
[2]. مقتل الحسين مقرّم، ص 254؛ اعيان
الشيعه، ج 1، ص 606؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 346 و كامل ابن اثير، ج 4، ص 79.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 476