اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 473
امام آخرين نماز خود را در زير تيرهاى دشمن خواند! [1]
ابوثمامه صائدى آخرين نمازش را پشت سر امام شهيدان بجا آورد، به آن حضرت عرض
كرد: «يا اباعبداللَّه! من تصميم گرفتهام كه به يارانم ملحق شوم و خوش ندارم كه
زنده باشم و شما را تنها و كشته ببينم».
امام اجازه داد و فرمود: «ما نيز به زودى به شما ملحق خواهيم شد».
او پس از اين به ميدان شتافت و سخت به كارزار مشغول شد تا آنكه در اثر جراحات
زياد به زمين درغلطيد و پسر عمويش «قيس بن عبداللَّه صائدى» كه با وى عداوتى
ديرينه داشت و در سپاه ابنسعد بود، او را به شهادت رساند. [2]
***
اين نماز تاريخى و بى نظير، روح نماز
را زنده كرد و مفهوم نماز را براى راهيان راه حق آشكار ساخت و معنى واقعى عبوديّت
و پاكبازى در راه معبود را نشان داد، و قلم سرخ بر معبودهاى خيالى و بتهاى شيطانى
دنياپرستان و بندگان زر و زور كشيد، و اگر امروز از مأذنههاى بلند شهرها صداى
تكبير و اذان بلند است به بركت آن نماز و اذان است و چه زيباست كه در اين سالها،
دستهجات عزادارى به هنگام ظهر عاشورا در هر كوى و برزن و هر مكانى هستند، توقّف
مىكنند و نماز بجا مىآورند.
100- درهاى بهشت به رويتان گشوده شد!
گامى كه امام عليه السلام نماز ظهر عاشورا را خواند به يارانش خطاب كرد و
فرمود:
«يا أَصْحابي انَّ هذِهِ الْجَنَّةَ قَدْ فُتِحَتْ ابْوابُها، وَ اتَّصَلَتْ
انْهارُها، وَ ايْنَعَتْ ثِمارُها، وَ زُيِّنَتْ قُصُورُها، وَ تَأَلَّفَتْ
وُلْدانُها وَ حُورُها، وَ هذا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وَ
الشُّهَداءُ الَّذينَ قُتِلُوا مَعَهُ، وَ أَبي وَ أُمّي يَتَوَقَّعُونَ
قُدُومَكُمْ، وَ يَتَباشَرُونَ بِكُمْ، وَ هُمْ مُشْتاقُونَ إِلَيْكُمْ، فَحامُوا