؛ اى واى! آيا راه چاره را بر خود بسته مىبينى؟ و اين دل مرا بيشتر جريحه دار
كرده و جانم را مىسوزاند!»؛ پس بر صورت خود زد و گريبان چاك كرد و بى هوش افتاد.
امام حسين عليه السلام برخاست و خواهر را به هوش آورد و فرمود:
. «خواهرجان! تقواى خدا را پيشهساز و به شكيبايى الهى خود را تسلّى بده و
بدان كه همه زمينيان مىميرند، و اهل آسمان نمىمانند و همه چيز جز ذات پاك آفريدگار،
فانى شوند، همان خدايى كه با قدرت خود، زمين را آفريد و خلايق را بر مىانگيزد و
همه به سوى او باز مىگردند و او يگانه بى همتاست.
پدرم اميرمؤمنان از من بهتر بود، مادرم- فاطمه عليها السلام- از من بهتر بود.
برادرم امام مجتبى عليه السلام از من بهتر بود. [و با اين وصف همه رخ در نقاب خاك
كشيدند و به سراى باقى شتافتند و ما نيز بايد برويم]. پيامبر اكرم صلى الله عليه
و آله براى من و آنان و هر مسلمانى (در تحمّل بلاها و مصيبتها) الگو و سرمشق
است».
امام عليه السلام، خواهر خود را با اين گونه سخنان تسلّى داد و به او فرمود:
«يا أُخَيَّةُ! إِنّي أُقْسِمُ عَلَيْكِ فَأُبَرّي قَسَمي، لا تَشَقّي عَلَىَّ
جَيْباً، وَ لا تَخْمِشي عَلَىَّ وَجْهاً،
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 402