اين گفتگوها به خوبى نشان مىدهد كه
امام عليه السلام برخلاف پندار كج انديشان از همان آغاز تصميم نهايى خود را گرفته
بود، و تسليم در برابر يزيد و حكومت خودكامه بنى اميّه را كه بر محو آثار اسلام
مىكوشيدند، خطرى عظيم براى اسلام مىدانست. آرى تصميم گرفته بود تا پاى جان
بايستد و تسليم نشود، حتّى طبق صلاحديد افرادى همچون ابن عبّاس يا عبداللَّه بن
عمر حاضر نبود در خانه بنشيند و سكوت اختيار كند، و شاهد و ناظر خشكيدن درخت
تنومند اسلام به وسيله آفت عظيمى همچون حاكمان بنى اميّه باشد.
او مىخواست سايه اين درخت بارور همچنان بر سر مسلمانان جهان باشد، هر چند
آبيارى آن با خون پاكش صورت پذيرد!
32. نامه امام حسين عليه السلام به مردم كوفه به هنگام اعزام حضرت مسلم عليه
السلام
امام حسين عليه السلام زمانى كه در مكّه بود، پيوسته از جانب مردم كوفه، نامه
دريافت مىكرد. مردم كوفه در نامههاى خود، حضرت را به جانب كوفه و پذيرفتن رهبرى
خويش دعوت مىكردند.
امام عليه السلام نامهاى در پاسخ مردم كوفه نوشت و به همراه هانى بن هانى و
سعيد بن عبداللَّه- كه آخرين فرستادگان كوفيان بودند- ارسال كرد.